وزش خواهیم داد، آنها را آنطور که باید در نظر می‌گیریم، از آنها حمایت خواهیم کرد، تا جایی که لازم است از آنها محافظت خواهیم کرد. در مدرسه و خارج از مدرسه، فشارها، سو استفاده از جهل و اطاعت که برخی مایل به استقرار آن هستند، جایی برای ما ندارند. او یک بار گفت: “من دوست دارم از زندگی و مرگم برای چیزی استفاده شود”. گویی با الهام قبلی. پس چرا ساموئل کشته شد؟ چرا؟ جمعه شب، من ابتدا جنونی تصادفی، و یک خودسری پوچ را احتمال می‌دادم: یک قربانی دیگر تروریسم. از این گذشته، وی هدفی برای اسلام گرایان نبود، وی جز تدریس به اقدام دیگر نمی‌پرداخت. او دشمن دینی نبود که آنها به کار می‌برند، او قرآن خوانده بود، به دانش آموزانش، احترام می‌گذاشت، اعتقادات آنها هرچه بود، به تمدن مسلمانان علاقه داشت. نه، برعکس، ساموئل پتی دقیقاً به خاطر همه اینها کشته شد. زیرا او تجسم جمهوری بود که هر روز در کلاسها متولد می‌شود، تجسم آزادی بود که در مدرسه منتقل و تداوم می‌یابد. ساموئل پتی کشته شد زیرا اسلامگرایان آینده دیگری برای ما می‌خواهند و آنها می‌دانند که با قهرمانانی آرام مانند او، هرگز آن را نخواهند داشت. آنها مومنان را از کافران جدا می‌کنند. ساموئل پتی شهروند را می‌شناخت. آنها از جهل تغذیه می‌کنند. او معتقد به دانستن بود. آنها نفرت نسبت به دیگران را پرورش می‌دهند. او دائماً می‌خواست چهره دیگری را ببیند، ثروتهای تنوع را کشف کند. ساموئل پتی قربانی توطئه فاجعه بار حماقت، دروغ، خلط، نفرت از دیگری بود، نفرت از آنچه عمیقا، ماهیتا، ما هستیم. ساموئل پتی روز جمعه به سیمای جمهوری، به سیمای تمایل ما برای شکستن تروریست‌ها، تضعیف اسلام گرایان، به سیمای زندگی چون جامعه‌ای از شهروندان آزاد در کشورمان، چهره عزم ما برای درک، یادگیری، ادامه دادن برای آموزش و آزاد بودن تبدیل شد، زیرا ما ادامه خواهیم داد، آموزگار. ما از آزادی که شما خیلی خوب آموزش می‌دهید، دفاع خواهیم کرد و لائیسیته را بلند بالا نگه خواهیم داشت. ما کاریکاتورو نقاشی را رها نخواهیم کرد، حتی اگر دیگران عقب نشینی کنند. ما تمام شانس هایی را که باعث جوانی تام جمهوری گردند، بدون هیچ گونه تبعیضی ارائه خواهیم کرد. ما ادامه خواهیم داد، آموزگار! ما به همراه کلیه مربیان و آموزگاران در فرانسه، تاریخ، جلال و افتخارات آن را آموزش خواهیم داد. ما ادبیات، موسیقی، همه کارهای روح و روان را معرفی خواهیم کرد. ما با تمام قدرت بحث، استدلال‌های منطقی، باورهای روحی را دوست خواهیم داشت. ما عاشق علم و کنکاش‌های آن خواهیم بود. ما نیز مانند شما تساهل را می‌کاریم. مانند شما، ما سعی خواهیم کرد، بی وقفه، درک کنیم و حتی بیشتر درک کنیم آن چه را که می‌خواهند از ما دور سازند. ما طنز و فاصله را یاد خواهیم گرفت. ما یادآوری خواهیم کرد که آزادیهای ما فقط با خاتمه نفرت و خشونت، با احترام به دیگران حفظ می‌شوند. ما ادامه خواهیم داد، آموزگار! و در طول زندگی آنها، صدها جوانی که آموزش داده‌اید، همان تفکر انتقادی را که به آنها آموخته‌اید، آن‌ها اعمال می‌کنند. شاید بعضی از آنها به نوبه خود آموزگار شوند. بنابراین آنها شهروندان جوان را آموزش خواهند داد. به نوبه خود، آنها جمهوری خواه بار خواهند آورد. آنها آگاهی از ملت، از ارزشها و از اروپای ما را در زنجیره‌ای از زمان که متوقف نخواهد شد، رواج خواهند داد. ما ادامه خواهیم داد، بله، این مبارزه برای آزادی و برای خرد را به همین دلیل اکنون شما چهره آن هستید ما این را به شما مدیون هستیم، این را به خودمان مدیون هستیم، زیرا در فرانسه، آموزگار!، روشنگری هرگز خاموش نمی‌شود. زنده باد جمهوری. زنده باد فرانسه!