مبتلا...
مبتلا...
میخواستم که چشم تو را شاعری کنم امّا نشد که شعر مجسم بیاورم دستم نمی رسد به خودت کاش لااقل می شد تو
یادت که هست پای قراری که هیچ وقت میخواستم برای تو مریم بیاورم حتی قرار بود که من ابر باشم و باران عاشقانه ی نم نم بیاورم
@mobtalaaa