می‌گفت: یه جا رفته بودم سخنرانی ، گفتم آقا به ظهور مشتاق‌ ترِ از ما ؛ وقتی برگشتم خونه گفتم نکنه اشتباه گفته باشم ! یه لحظه خوابم برد تو خواب دیدم یه پرنده‌ای تو اتاقه و می‌خواد بره بیرون ، هی انگار شیشه جلوشو نبینه میره جلو می‌خوره بهش برمی‌گرده و باز دوباره ؛ خواستم برم یه کمکی کنم بهش .. یه صدایی به گوشم رسید که می‌گفت : میل ما به ظهور از این پرنده بیشتره !💔 [ استادرائفی‌پور ] اللهم عجل لولیک فرج 🤲 @mobtalabehossein