یکی دیگر از کارهای برادرم این بود که به سراغ زندانی‌هایی می‌رفت که قرار بود قصاص شوند؛ افرادی که آدم‌های بدی نبودند، اما در یک اتفاق تقدیر طوری برایشان رقم زده بود که دستشان به خون یک هموطن آغشته شود. او با خانواده مقتول صحبت می‌کرد و تلاش می‌کرد رضایت آنها را بگیرد. انگار خدا ستاره‌ای همراه او کرده باشد! کلامش هم نافذ بود و در بسیاری اوقات خانواده را راضی به بخشش می‌کرد. 🌹_شهید مدافع امنیت ناصر براهویی ☘... ------------------------ 🔘 به کانال شهدای بابصیـرت و مدافـع امنیـت بپیوندید: 🥀 @modafean_amniat