🏴◻️🏴◻️🏴◻️ ▪️شکایت حضرت مولاتنا رقیة ‌المرتقی (علیها السلام) از اهانت شدن به «معجر» خود ➖در مقاتل نقل شده که: ▪️حضرت فاطمه بنت الحسین (علیها السلام) گفت من در عصر روز عاشوراء بر در خیمه ايستاده بودم و به پدرم و اصحاب او نگاه مي كردم كه با بدن ‏هاى بى‏ سر، نظير قرباني ها بر روى رمل افتاده ‏اند و اسبان بر فراز اجسادشان جولان مي زدند. ▪️ناگاه ديدم اسب سواران، خواتین را با كعب نيزه ميرانده و مخدرات به یکديگر پناهنده مي شده فرياد مي زدند: وا جداه، وا عليا، وا قلة ناصراه، وا حسناه!! ▪️قلب من از اين منظره به درد آمد و اعضايم بلرزه افتادند.. در همين حال بودم كه ناگاه ديدم آن مرد متوجه من گرديد؛ از او فرار كردم ؛ با كعب نيزه مرا زد و من بصورت بر زمين افتادم! ▪️آن ملعون، گوشم را پاره و گوشواره و مقنعه ام غارت كرد ؛ خون ها به صورت و سر من فرو مي ريختند! ▪️ناگاه ديدم عمه‏ ام زینب کبری (سلام الله علیها) نزدم آمد؛ در حالى كه می گریست. من برخاستم و گفتم: ✨يا عمتاه هل من خرقة أستر بها رأسي عن أعين النظار ✨اى عمه؟ آيا پارچه ‏اى هست كه سر خود را از چشم نامحرمان به وسيله آن بپوشانم؟! 📓بحارالأنوار، ج ۴۵ ،ص۶۱ ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @yasobodden ┗━━━🍂━ کانال«یعسوب الدین»