°•🌱
لحظاتےبا شهید پورابراهیمۍ
🥀
حسین به شهادت خود مطمئن بود، زمانی که به زیارت کربلا و مکه رفتیم، خواستم لباس آخرت (کفن) بگیرم، او گفت: «من نیازی ندارم؛ شما اگر میخواهید برای خودنان تهیه کنید.» او به شهادت خود یقین داشت.✅
وقتی جنگ در سوریه پیش آمد دلم لرزید
وقتی جنگ در سوریه پیش آمد دلم لرزید، مطمئن بودم که حسین تاب نمیآورد. ا29 اردیبهشت 95 برای بار دوم عازم سوریه شد و بعد از 25 روز مبارزه با تکفیریهای داعش به فیض شهادت رسید. 50 روز آخری که حسین در کنار ما بود، اخلاق، رفتار، بیقراریها و حتی صحبتهایش با همیشه تفاوت بسیاری کرده بود.💔
همیشه سعی میکردم، زمانی که همسرم به مأموریت میرود به خاطر حساسیت کاری او، از مشکلات برایش نگویم تا با آرامش و با تمام وجود بتواند مسئولیت خود را انجام دهد، ولی دفعه آخر به وی گفتم؛ دیگر شانههایم تحمل سختیها را ندارد، 😔هنوز جملهای که داشتم میگفتم کامل نشده بود، که به من نگاه کرد و گفت: «این حرفها به شما نمیآید، چگونه میتوانی این مطالب را بگویید؛ در حالیکه خانم شهید فلانی از شما جوانتر و فرزند وی نیز خیلی کوچک است.»
شهید مدافع حرم حسینعلی پور ابراهیمی🌹
#سالروز_شهادت
هدیه به ارواح مطهرش صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
.