🌟 قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) 🌟 ♦️جلسه دوم - عصرِ روز اوّل ماه محرّم ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۸ مرداد ۱۴۰۱ (ه.ش) ✳️ قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۴ تا آخر 🔸 جناب رسول الله (ص) در دوران زندگی خود، به مصیبتِ سنگینِ مرگِ فرزندانشان دچار شدند به گونه‌ای که تمامِ فرزندان حضرت، جوان‌مرگ شدند. پسران آقا، در سنین کودکی از دنیا رفتند و سه دختر ایشان هم بعد از ازدواج، از دنیا رفتند و تنها حضرت فاطمه (س)، برای حضرت باقی ماندند. 🔹 لذا بی بی جان فاطمه زهرا (س) و فرزندانِ ایشان، نزد جناب رسول الله (ص) بسیار عزیزند چه این که قرار است امامت و حقایقِ نبوّتِ جناب خاتم انبیاء، از طریق فرزندانِ حضرت زهرا (س) به آیندگان انتقال یابد. 🔸 از عایشه منقول است که روزی جناب رسول الله (ص) برای استراحت به اتاق او تشریف‌ بردند و فرمودند مواظب باشید تا کسی داخل نشود. لحظاتی بعد امام حسین (ع) که کودکی سه، چهار ساله بودند، ناگهان در را باز کردند و به داخل اتاق رفتند. عایشه هم که به دنبال ایشان وارد اتاق شد، دید که جناب رسول الله (ص)، حضرت را در آغوش دارند و گریه می‌کنند. زمانی که علّت را از ایشان جویا شد، آقا فرمودند می‌بینم که این نوه‌‌ی مرا در سرزمینی به نام کربلا می‌کُشند. 🔹 عایشه گفت: شما که مقرّب‌ترین فرد نزد پروردگار هستید از خدا بخواهید که این بلا را از فرزندتان دور کند. آقا فرمودند: به محضر حق متعال عرض کردم اما خداوند فرمود قضای ما بر این است که حسین در کربلا به شهادت برسد. ما هم تسلیم او هستیم. 🔸 هر کسی که دلش، مرتبط با جناب رسول الله (ص) بود، باید در همان لحظه‌ای که حضرت، ناراحت و غمگین بودند، او هم احساس ناراحتی می‌کرد هر چند که درون اتاق حضور نداشت و از وقایع آن مطّلع نبود. 🔹 همچون جنابِ اویسِ قرنیِ چوپان که آن‌چنان حُبّ پیغمبر در دلِ او جای گرفته است که وقتی دندان مبارکِ حضرت در جنگ اُحُد می‌شکند، او هم در همان لحظه، سنگی بر می‌دارد و همان دندان خود را می‌شکند با این که در یمن است و تا به حال جناب رسول الله (ص) را ندیده اما آن‌چنان رابطه قلبی با حضرت دارد که نمی‌تواند جایی که ایشان ناراحت‌اند، ناراحت نباشد. 🔸 زمانی که جنابِ اویس، برای زیارت پیغمبر به مدینه آمده بود، حضرت در جبهه بودند و در مدینه تشریف نداشتند و چون اویس به مادر پیرش تعهّد داده بود که زود برگردد، لذا بدون این که پیغمبر را زیارت کند، به یمن بازگشت اما آن‌چنان دلِ او با جناب رسول الله مرتبط است که وقتی حضرت وارد مدینه شدند، فرمودند بوی دوستی را استشمام می‌کنم. 🔹 ارتباط قلبیِ ما هم با اهل بیت (ع) و به خصوص حضرت بقیّةالله (عج) باید طوری باشد که شبانه‌روز، دل به سوی ایشان داشته باشیم به گونه‌ای که هر زمان ناراحت بودند، ما هم احساس ناراحتی کنیم و هر زمان که خوشحال بودند، ما هم خوشحال باشیم. 🔸 بلاشک حضرت بقیّةالله (عج)، از ابتدای محرّم تا پایان ماه صفر، در غم و اندوهند چه این که در کلّ سال، در غم و اندوه به سر می‌برند. و لذا ما هم از حق متعال بخواهیم که در این ماه، به جان و قلب ما عنایتی کند تا بتوانیم اشک بریزیم و بهره‌ای بگیریم. والحمدلله رب العالمین 🔸 🔹