عشق و ارادتش به اهل بیت تو رفتار و گفتارش کاملا مشهود بود.تو شادی ائمه شاد بود و تو غمشون غمگین. رفته بودیم خرید.چند روز دیگه مراسم عقدشون بود. تو پیاده رو که قدم میزدیم پرچمهای یازینب بالای سرمون خودنمایی میکرد. نگاهی به پرچمها کرد و گفت : من زندگیم رو نذر حضرت زینب س کردم , بنظرم این پرچمها ی نشونه ست.ان شاالله حضرت زینب س خودش ضامن زندگیم باشه. . . . . تنش پر از ترکش شده بود.چشمش رو از دست داده بود.دستهاش قطع شده بود و بدنش سوخته بود. درست مثل اقا ابالفضل ع.رفته بود که فدایی حضرت زینب س بشه و خانم هم چه زیبا قبولش کرد. فدایی اهل بیت شدن نصیب هر کسی نمیشه خوش بحالت محمود جان نذرت قبول داداشی #کلنا_عباسک_یا_زینب_س @modafeharamnarimani