خاطره ای از حمیدآقا❣ گاهی میخواست بره باشگاه،بچه های کوچه دورش جمع میشدن و موتورش رو نگاه میکردن...بچه ها رو سوار میکرد ولی راه نمیبرد بعد زمین میزاشت...شاید یه ربع یا 20 دقیقه با بچه ها گرم میگرفت بعد میرفت باشگاه @modafehh