3.67M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🔻 ویژه میلاد حضرت زینب سلام الله علیها و 🔹 بشنوید | زخم‌های ناشناخته 🔹 بیان خاطرات متفاوت و خواندنی از رشادت‌ها و دلسوزی‌های بانوان پرستار در دوران جنگ در جبهه‌های غرب و جنوب در گفتگوی رسانه ریحانه با خانم شمسی سبحانی از پرستاران دفاع مقدس 🔹 فروردین ۶۳ بود. عید گذشته بود و خواهران پرستار بعضی‌ها مدتی بود که خانواده را ندیده بودند و بعضی تازه اعزام شده بودند. 🔹 ما باید در کنار رسیدگی به مجروح‌ها، مادرانه هوای پرستاران را هم نگه میداشتیم. 🔹یک روزی گفتیم یک اتوبوس بگذارند تا خواهران را ببریم شهر اهواز، هوایی بخورند و از بازار خریدی چیزی دارند انجام بدهند. وقتی به بیمارستان برگشتیم، چشمتان روز بد نبیند. دیدیم تمام محوطه‌ی بیمارستان پر از مجروح است آن هم نه زخمی‌های عادی، شیمیایی. 🔹 آنجا ما با یک معضلی روبرو شده بودیم که اصلاً هیچ کس مشابهش را ندیده بود و نحوه‌ی درمان و مراوده با آن نوع جانبازی را بلد نبود از طرف دیگر به ما گفته بودند که این زخم ها مسری است و شما از طریق شیمیایی‌ها آلوده می‌شوید. 🔹آنجا بیمارستان مثل بیمارستان اقدسیه، طبقه بالا و پایین داشت. باید مجروح را می‌بردیم بالا، می‌آوردیم پایین. از آنجایی که پرستار مرد نداشتیم، دیگر همه‎ کارها را خودمان میکردیم. 🔹 یکی از شیمیایی‌ها جوان ۱۸-۱۹ ساله‌ی قد بلندی بنام مصطفی بود که سه نوع گاز به او اصابت کرده بود گاز تاول‌زا، گاز تخریب اعصاب و یک گاز دیگر. تمام بدنش تاول زده بود. این تاولها مثل قارچ در جاهای مرطوب رشد میکنند. زیر بغل، زیر گلو، داخل بینی و گوش و... 🇮🇷 @modafeonline 👈