_ فاطی که به علم فلسفه می‏نازد بر علم دگر به آشکارا تازد ترسم که در این حجاب اکبر، آخر غافل شود و هستی خود را بازد * فاطی تو و ره به کوی دلبر؟ هیهات! نظّاره گریِّ روی دلبر؟ هیهات! این راه، رهی نیست که پیمایی تو جبریل در آن فکنده شهپر، هیهات! * فاطی که به قول خویش، اهل نظر است در فلسفه کوششش بسی بیشتر است باشد که به خود آید و بیدار شود داند که چراغ فطرتش در خطر است * فاطی که ز من نامه عرفانی خواست از مورچه‏ای، تخت سلیمانی خواست گویی نشنیده ما عرفناک از آنک جبریل از او نفخه رحمانی خواست * فاطی که به نور فطرت، آراسته است از قید حجاب عقل، پیراسته است گویی که ز بحر نور سلطانی و صدر این دُرّ یتیم پاک برخاسته است * فاطی که به دانشکده ره یافته است الفاظی چند را به هم بافته است گویی که به یک دو جمله طوطی وار سوداگرِ ذاتِ پاکِ نایافته است * فاطی، به‏سوی دوست سفر باید کرد از خویشتنِ خویش گذر باید کرد هر معرفتی که بویِ هستیِ تو داد دیوی است به ره، از آن حذر باید کرد * خلاصه که فاطی... شاعر اگر سعدى شیرازى است بافته هاى من و تو بازى است * امام خمینی .............................................. برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به نامه‌ای که در آذر 1365/ ربیع الاول 1407 تحریر یافته و موضوع آن لزوم توجه به حقایق و پرهیز از استغراق در اصطلاحات و اعتبارات است. 🌴 @ModamQom