💠 جمال انسانیت 🔹 بعضی ها در بین راه گفتند «الله اكبر»، حضرت فرمود: «الله اكبر»؛ اما چرا تكبیر گفتید؟ عرض كردند مثل اینكه باغ خرمایی از دور دیده می ‌شود و درخت‌ های خرمایی است، فرمود اینها درخت‌ های خرما نیست، خوب نگاه كنید می ‌بینید اینها نیزه‌ ها و تیرهای گروهی است كه به سمت ما دارند حركت می ‌كنند، چون زحف اند و انبوه ‌اند، به صورت یك باغ نخل به چشم می‌ خورند. حضرت راهش را به سمت یك برجستگی كه حفاظ باشد، متوجه كرد. حُر با هزار سوار رسید، چون آب ‌های فراوانی گرفته بودند حضرت دستور داد تشنه ‌های این گروه هزار نفری را سیراب كردند و همچنین اسب ‌های اینها را هم سیراب كردند. 🔹 علی ‌بن‌ طَعّان مُحاربی جزء سپاه حُر بود، او می‌ گوید من دیرتر از سایر سربازها رسیدم و خیلی تشنه بودم، حضرت فرمود: «اَنِخِ الرّاوِیَه»، من متوجه نشدم، بعد فرمود: «اَنْخِ الْجَمَل»؛ یعنی اگر خواستی آب بنوشی، آن شتر مخصوص را اناخه كن و بخوابان، مشك آب روی دوش آن شتر است و استفاده كن. من آن شتر را خواباندم ولی نتوانستم از مشك كاملاً استفاده كنم، خود آمد دهنه آن مشك را باز كرد و كاملاً من را سیراب كرد. این منظره را این مردم از حسین‌ بن‌ علی(علیهما السلام) دیدند. 🔹 موقع نماز فرا رسید، حر عرض كرد همه ما به شما اقتدا می‌كنیم، همه نماز را به امامت سالار شهیدان خواندند. همه این عاطفه را از حسین ‌بن‌ علی (علیهما السلام) دیدند كه هم آنها را سیراب كرد و هم اسب ‌های آنها را سیراب كرد اما همین مردم در روز به أبی عبد الله (علیه السلام) می ‌گفتند آب به شما نمی‌ رسد «حتی تموت عطشا» تا اینكه با لب تشنه جان بدهید. «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَینِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَینِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَینِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَین». 📚 سخنرانی محرم تاریخ: 1379/01/21 🆔https://eitaa.com/moflehoon