🔳 جايگاه گريه و اشك نزد قرآن و انبياء 🔳
🔲 گريه و اشك مورد تأييد قرآن 🔲
⚫️آيات بسياري از كلام الله مجيد در مدح گريه و بكاء صادر شده و از اين موضوع مي توان به عنوان تأييد قرآن بر اشك و گريه و اندوه نام برد كه به چند نمونه از آن به عنوان شاهد اشاره مي كنيم تا مشخص گردد آيا به طور كلي اشك در قرآن جايگاهي ممدوح دارد يا مذموم؟
🔳آياتي كه به چشمان گريان اشاره مي كند:
▪️فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلا وَلْيَبْكُوا كَثِيراً جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ التوبه (9): 82
▪️پس كم بخندند و بسيار گريه كنند.
▪️در آيه فوق خداوند به عملي امر مي فرمايد كه اگر خداوند به آن رضايت نمي داشت آن را مورد امر قرار نمي داد.
🔳خداوند متعال در مدح أنبياء خود اين گونه مي فرمايد:
▪️إِذَا تُتْلَي عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّداً وَبُكِيّاً مريم (19): 58
▪️چون آيات خدا بر آنها خوانده مي شد سجده كنان و گريه كنان مي افتادند.
🔳خداوند تعالي در صفات كساني كه موهبت علم به آن ها عنايت شده است اين گونه مي فرمايد:
▪️وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعاً الإسراء (17): 109
▪️مي افتند بر چانه ها، مي گريند و بر خشوع آنها مي افزايد.
🔳و يا خداوند سبحان در توصيف مؤمنان به هنگام نزول آيات قرآن اين گونه مي فرمايد:
▪️تَرَي أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنْ الدَّمْعِ المائده (5): 83
▪️مي بيني كه چشمشان پر از اشك مي گردد.
⚫️پس آن گونه كه ملاحظه شد در قرآن كريم گريه و ريزش اشك كه نتيجه انعطاف و تأثّرات روحي است نه تنها مذموم شمرده نشده است، بلكه مورد مدح و ستايش پروردگار قرار گرفته است، زيرا از فطريّات بشر و جزئي از شخصيّت مثبت انسان محسوب مي شود.
🔲 گريه و اشك در سيره انبياء 🔲
⚫️اقتدا و تأسّي به سيره عملي پيامبران بزرگ الهي بدون شك يكي از عناصر مهمّ در موضوع بحث ما (عزاداري و گريه بر امام حسين عليه السلام ) و مشروعيّت آن از منظر عقل و نقل است، زيرا سيره عملي پيامبران قوي ترين شاهد بر مشروعيّت ديني اعمال ما مي باشد،
🔳چرا كه خداوند متعال تأسّي به آنان و پيروي از روش آنان را بر همگان واجب فرموده است:
▪️قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِي إِبْرَهِيمَ. الممتحنه (4):
▪️قطعاً براي شما در پيروي از إبراهيم سرمشقي نيكوست.
▪️لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ. ألاحزاب (21):
▪️قطعاً براي شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقي نيكوست.
⚫️بنابراين، نقل وگزارش بخشي از زندگي پيامبران كه مربوط به تأثّرات روحي آنان هنگام روبرو شدن با حوادث تأثّر برانگيز مي شود، مي تواند ما را در رسيدن به پاسخي قانع كننده كمك كند.
🔳حال به مواردي از اين قبيل اشاره مي كنيم:
🔳الف ـ گريه يعقوب پيامبر در فراق فرزند
▪️سرگذشت حضرت يوسف از ابتدا تا پايان ماجرا همانند يك تراژدي خوفناك و تأثر برانگيز نقل شده است.
▪️آن هنگام كه آتش حسد در دل برادران يوسف زبانه مي كشد و طرح نا پديد ساختن او را مي كشند تا زماني كه در دل چاه قرار مي گيرد و با پيراهن پاره پاره و آغشته به خون برادر، پدر را از دريده شدن به وسيله گرگ با خبر مي كنند و به دنبال آن تأثّر و اندوه بي حدّ و اندازه يعقوب در غم از دست رفتن فرزند و گريه هر صبح و شام تا آنجا كه خداوند از زبان حضرت يعقوب اين چنين مي فرمايد:
▪️وَقَالَ يَأَسَفَي عَلَي يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ يوسف(84):
▪️گفت اي دريغ بر يوسف، و در حالي كه اندوه خود را فرو مي خورد، چشمانش از اندوه سپيد شد.
▪️يعقوب از فراق فرزندش با اين كه مي دانست او زنده است و به آغوشش باز مي گردد، ولي با اين حال تأثرات روحي او را رها نمي كند، و براي تسكين رنج هاي روحي و رواني پناهگاهي جستجو مي كند و عرض مي كند:
▪️قَالَ إِنَّمَآ أَشْكُواْ بَثِّي وَحُزْنِي إِلَي اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَاتَعْلَمُونَ.يوسف(6): 86.
▪️شكايت و اندوه خود را پيش خدا مي برم، و از عنايت خدا چيزي مي دانم كه شما نمي دانيد.
⚫️آيا پرداختن به داستان زندگي دو تن از پيامبران الهي با كلمات و جمله بندي هاي متأثّر كننده با هدفي جز تحريك عواطف و نشان دادن زشتي كار حسدورزان چيز ديگري مي تواند باشد؟
🔳 از اين دليل قرآني، جواز گريه و زاري بر اولياء الهي و شكوه و شكايت از اعمال سردمداران ظلم به پيش گاه خداوند استفاده مي شود و به عنوان سيره يكي از پيامبران الهي دليلي محكم و قرآني بر اصل مشروعيّت عزاداري و گريه بر مصيبت ها مورد بهره برداري قرار مي گيرد.
🆔
https://eitaa.com/moflehoon