◾️درسی از زهیر بن قین زهیر در قضیه کربلا با یک فاصله‌ای پا به پای کاروان امام حرکت می‌کرد که با ایشان برخورد نکند. هر جا امام حسین حرکت می‌کرد او توقف می‌کرد تا در یک منزلی با کاروان امام در یک جا توقّف کردند. حضرت سیّدالشهداء یک نفر را فرستاد سراغ زهیر که او را دعوت کند. زن زهیر به او گفت: زهیر! اگر قبول نمی‌کنی، لااقل برو جواب پسر پیغمبر را بده. نکند ما ترسوهای روزگار مشهور شویم که حسین فرستاد دنبال زهیر، زهیر جوابش را نداد. زهیر نگفت من یک آدم بزرگم، یک تاجرم. گوش داد. دید زنش حرف خوبی می‌زند. او دلش را برای پذیرش حقّ، ولو از طرف زنش باز کرد. به طرف خیمه امام حسین رفت. رفتن و دیدن امام همان و برگشتن از دنیا همان و ماندنِ نامش در تاریخ کنار نام امام حسین همان. ما باید از این واقعه درس بگیریم. که اگر کسی ما را دعوت به حقّ کرد، امر به معروف کرد، گوش دهیم. 🆔https://eitaa.com/moflehoon