تا پیش از طوفان‌الاقصی، شهادت مستشاران ایرانی در حملات به سوریه، یک استثناء بود. پس از طوفان‌الاقصی اما عدم وجود شهدای ایرانی در حملات به سوریه یک استثناء است. تا اینجا گویی بازی را باخته‌ایم اما یک مقایسه معادله را عوض می‌کند و آن هم این که تا پیش از طوفان‌الاقصی، کشته، زخمی یا انهدام تجهیزات آمریکایی در عراق و سوریه به صورت روزانه وجود نداشت؛ انهدام میانگین روزانه ۱۰ تایی رادارها، تجهیزات، خودروها، پایگاه‌ها و کشته و زخمی شدن فرماندهان و سربازان ارتش رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین اشغالی وجود نداشت؛ انهدام ماهانه گردان‌ها، تیپ‌ها و لشکرهای ارتش صهیونیستی در نوار غزه نیز وجود نداشت؛ هدف قرار گرفتن روزانه کشتی‌های لجستیک آمریکا، انگلیس و اروپا برای رژیم صهیونیستی هم وجود نداشت؛ حتی حمله موشکی و پهپادی هفتگی به جولان، حیفا و اسدود از بیش از ۷۰۰ کیلومتر دورتر هم وجود نداشت؛ این موارد همگی البته توجیه شهادت نیروهای ما محسوب نمی‌شود و باید به ضعف‌های پدافندی و آفندی خرد و کلان که کم هم نیستند، نیز پرداخت. مقصود، درک شرایط فقط در سطح منطقه‌ای است.