بررسی دلایل قیام حسینی از دیدگاه رهبری
دو نتیجه محتمل قیام امام حسین علیه السلام
«مبارزه امام حسین دو وجه دارد و ممکن است دو نتیجه به بار بیاورد؛ اما هر دو نتیجه خوب است.
یک نتیجه این بود که امام حسین علیهالسّلام بتواند بر حکومت یزید پیروز شود و قدرت را از چنگ کسانی که با زور بر سر مردم می کوبیدند و سرنوشت مردم را تباه می کردند، خارج کند و کار را در مسیر صحیح خود بیندازد. اگر این کار صورت می گرفت، البته باز مسیر تاریخ عوض می شد.
یک وجه دیگر این بود که امام حسین نتواند به هر دلیلی این پیروزی سیاسی و نظامی را به دست بیاورد؛ آن وقت امام حسین در اینجا دیگر نه با زبان، بلکه با خون، با مظلومیت، با زبانی که تاریخ تا ابد آن را فراموش نخواهد کرد، حرف خود را مثل یک جریان مداوم و غیرقابل انقطاع در تاریخ به جریان میاندازد. و این کار را امام حسین کرد.»
در نقطه مقابل، گفته مي شود: نه آقا، حکومت چيست؛ حضرت مي دانست که نمي تواند حکومت تشکيل دهد؛ بلکه اصلاً آمد تا کشته و شهيد شود! اين حرف هم مدّتي بر سرِ زبانها خيلي شايع بود! بعضي با تعبيرات زيباي شاعرانه اي هم اين را بيان مي کردند. حتّي من ديدم بعضي از علماي بزرگ ما هم اين را فرموده اند. اين حرف که اصلاً حضرت، قيام کرد براي اين که شهيد شود، حرف جديدي نبوده است گفت: چون با ماندن نمي شود کاري کرد، پس برويم با شهيد شدن، کاري بکنيم!
اين حرف را هم، ما در اسناد و مدارک اسلامي نداريم که برو خودت را به کام کشته شدن بينداز. ما چنين چيزي نداريم. شهادتي را که ما در شرع مقدّس مي شناسيم و در روايات و آيات قرآن از آن نشان مي بينيم، معنايش اين است که انسان به دنبال هدف مقدّسي که واجب يا راجح است، برود و در آن راه، تن به کشتن هم بدهد. اين، آن شهادتِ صحيح اسلامي است. اما اين که آدم، اصلاً راه بيفتد براي اينکه «من بروم کشته شوم» يا يک تعبير شاعرانه چنيني که «خون من پاي ظالم را بلغزاند و او را به زمين بزند»؛ اينها آن چيزي نيست که مربوط بدان حادثه به آن عظمت است. در اين هم بخشي از حقيقت هست؛ اما هدفِ حضرت، اين نيست.
پس به طور خلاصه، نه مي توانيم بگوييم که حضرت قيام کرد براي تشکيل حکومت و هدفش تشکيل حکومت بود، و نه مي توانيم بگوييم حضرت براي شهيد شدن قيام کرد.
1379/1/26
پس دلیل اصلی قیام چه بود؟!
بنده به نظرم اين طور مي رسد:
کساني که گفته اند «هدف، حکومت بود»، يا «هدف، شهادت بود»، ميان هدف و نتيجه، خَلط کرده اند. نخير؛ هدف، اينها نبود.
امام حسين عليه السّلام، هدف ديگري داشت؛ منتها رسيدن به آن هدف ديگر، حرکتي را مي طلبيد که اين حرکت، يکي از دو نتيجه را داشت: «حکومت،» يا «شهادت». البته حضرت براي هر دو هم آمادگي داشت. هم مقدّمات حکومت را آماده کرد و هم مقدّمات شهادت را آماده کرد. هرکدام هم مي شد، درست بود و ايرادي نداشت؛ اما هيچ کدام هدف نبود، بلکه دو نتيجه بود. هدف، چيز ديگري است.
هدف چيست؟
اگر بخواهيم هدف امام حسين عليه السّلام را بيان کنيم، بايد اينطور بگوييم که هدف آن بزرگوار عبارت بود از انجام دادن يک واجب عظيم از واجبات دين که آن واجب عظيم را هيچ کس قبل از امام حسين - حتّي خود پيغمبر - انجام نداده بود. نه پيغمبر اين واجب را انجام داده بود، نه اميرالمؤمنين، نه امام حسن مجتبي.
واجبي بود که در بناي کلّي نظام فکري و ارزشي و عملي اسلام، جاي مهمّي دارد.
با وجود اينکه اين واجب، خيلي مهم و بسيار اساسي است، تا زمان امام حسين، به اين واجب عمل نشده بود - عرض مي کنم که چرا عمل نشده بود - امام حسين بايد اين واجب را عمل مي کرد تا درسي براي همه تاريخ باشد. مثل اينکه پيغمبر حکومت تشکيل داد؛ تشکيل حکومت درسي براي همه تاريخ اسلام شد و فقط حکمش را نياورد. يا پيغمبر، جهاد في سبيل الله کرد و اين درسي براي همه تاريخ مسلمين و تاريخ بشر - تا ابد - شد. اين واجب هم بايد به وسيله امام حسين عليه السّلام انجام مي گرفت تا درسي عملي براي مسلمانان و براي طول تاريخ باشد.
حالا چرا امام حسين اين کار را بکند؟
چون زمينه انجام اين واجب، در زمان امام حسين پيش آمد. اگر اين زمينه در زمان امام حسين پيش نمي آمد؛ مثلاً در زمان امام علي النقّي عليه السّلام پيش مي آمد، همين کار را امام علي النّقي مي کرد و حادثه عظيم و ذبح عظيم تاريخ اسلام، امام علي النقي عليه الصّلاة والسّلام مي شد. اگر در زمان امام حسن مجتبي يا در زمان امام صادق عليهما السّلام هم پيش مي آمد، آن بزرگواران عمل مي کردند. در زمان قبل از امام حسين، پيش نيامد؛ بعد از امام حسين هم در تمام طول حضور ائمه تا دوران غيبت، پيش نيامد!
ادامه صفحه بعد ...
@moghavemat_ta_zohoor313