□○سالروز تولد فقیه عارف، عبد صالح خدا، حضرت آیت‌اللّه حاج شیخ محمدتقی بهجت شب جمعه، ۲ شهریورماه ۱۲۹۵ هجری شمسی○□ □إنَّ عَظِيمَ الْأَجْرِ لَمَعَ عَظِيمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ؛ همانا اجر و پاداش بزرگ همراه با بلا و سختی بزرگ است. و خدا هیچ گروهی را دوست ندارد، مگر آن که ایشان را گرفتار بلا می‌کند. □حدود صد سال پیش، در دوم شهریور ١٢٩۵، خدا پسر دیگری به کربلایی محمود عنایت کرد. کربلایی محمود از آمدن فرزند چهارم خود، بسیار خوشحال بود. برای دومین بار بود که نام پسرش را محمدتقی می‌گذاشت. پیش از این هم خدا به او یک محمدتقی داده بود، ولی زود گرفت. این بار امید داشت که فرزندش بماند و مایه افتخارش شود. □هنوز شانزده ماه از آن شب شیرین تابستانی نگذشته بود که رحلت مادر محمدتقی کامش را سخت تلخ کرد؛ تلخی از دست ‌دادن همسر و غم یتیم شدن طفل نورسیده. این‌گونه بود که محمدتقی بهجت، خیلی زود یتیم شد و چیزی از مادر در خاطرش نماند. سال‌ها بعد که دیگر عالم و مجتهد شده بود، تعریف کرد که خواب مادر را دیده، ولی مادر چهره از او پوشانده است. پرسیدند: «آخر برای چه صورتش را پوشانده، مگر شما نامحرم بودید؟». جواب داد: «شاید نمی‌خواسته دوباره محبت مادر و فرزندی در دل من زنده شود». خواهر بزرگ‌ترش خیلی تلاش کرد که جای خالی مادر را برای او پر کند، ولی جای مادر واقعاً خالی بود. @mohamad_hosein_tabatabaei