آیات 274-261 بقره قسمت اول بخش پنجم ● معناى (كمثل حبت انبتت ) و بررسى امثال قرآنى ديگر نظير آن مفسرين گفته اند: جمله ((كمثل حبة انبتت )) در واقع ((كمثل من زرع حبه انبتت سبع سنابل )) است ، چون اين درست نيست كه گفته شود: ((مثل كسانى كه در راه خدا انفاق مى كنند مثل حبه و دانه است ))، بلكه بايد گفت : ((مثل كسى است كه دانه اى را بكارد و آن دانه هفت سنبل بدهد...))، زيرا حبه نامبرده مثل آن مالى است كه در راه خدا انفاق شده ، نه مثل اشخاصى كه انفاق كرده اند، و اين روشن است . و ليكن گو اينكه حرف اينها در جاى خود، حرف درستى است ، اما اگر كمى در آيات مشابه آن دقت شود معلوم مى شود كه حاجتى به اين تقدير نيست ، چون مى بينيم بيشتر آياتى كه در قرآن مثلى را ذكر مى كند همين وضع را دارد، و اين صناعت و اين طرز سخن گفتن در قرآن كريم شايع است . در جائى ديگر نيز فرموده : ((و مثل الذين كفروا كمثل الذى ينعق بما لا يسمع الا دعاء و نداء)). با اينكه مثل نامبرده مثل كفار نيست بلكه مثل كسى است كه كفار را دعوت مى كند و نيز فرموده :((انما مثل الحيوة الدنيا كماء انزلناه )) با اينكه در آيه شريفه زندگى دنيا به گياهانى كه به وسيله باران مى رويند مثل زده شده است . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 592 و نيز فرموده : ((مثل نوره كمشكوه )) در ظاهر آيه نور خدا به مشكات تشبيه شده با اينكه در واقع نور خدا به نور مشكات مثل زده شده نه خود مشكات ، و نيز در آيات بعد از آيه مورد بحث فرموده : ((فمثله كمثل صفوان )) با اينكه در آيه ، بطلان صدقه به وسيله ريا به غبارى مثل زده شده كه روى سنگى صاف باشد، نه خود سنگ ، و نيز در آيات مورد بحث اشخاصى را كه در راه رضاى خدا انفاق مى كنند به جنت مثل زده ، مى فرمايد: ((مثل الذين ينفقون اموالهم ...)) با اينكه جنت مثل آن مالى است كه مى دهند، نه خود آنان ، و آياتى ديگر از اين قبيل بسيار است . و اين مثالها كه در اين آيات آورده شده ، از يك جهت مشتركند، و آن اين است كه در همه آنها به ماده تمثيل كه قوام مثل به آن است اكتفا شده ، و به منظور اختصار بقيه اجزاى كلام را مى اندازد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei