کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □چون اذکار، یکی از کارهایی که میکنند، این است که ناگهان ان
□این زمین عالم خداست، عالم خدا را هم که می بینید، فقط بوته هایی مثل گل، نرم و لطیف و لیّن نیست، خار هم هست. نظام هستی که فقط هوای لطیف بهاری ندارد، گرمای شدید تابستان، طوفان و گرد و خاک هم دارد، آسمان که همیشه صاف و زلال و مهتابی نیست که نسیم شبانه اش از شب تا به سحر، دلنواز باشد، شب هایی با رعد و برق و زلزله هم دارد. پس وقتی به راه افتادی، همیشه نسیم نمی وزد، رعد و برق هم می آید، لذا می گوید: 《آقا؛خسته شدم،دیگر نمی توانم،به من ذکر داده اند، حالم خیلی خوش بود،اما اینگونه شد...》 خیال کرده است، اگر یکی، دو شوی، ذکر به او دادند و حال خوش برایش بود،تمام عمرش باید همانگونه خوشگذرانی کند، حال آن که معلوم نیست چه پیش می آید؟ تازه آن کس که در مقام ذکر، مظهر اسم شریف《آه》می شود، بدن لرزان، چهره اش رنگ به رنگ، و پیوسته در حالاتک مختلف است.(۲۷) @mohamad_hosein_tabatabaei