🏴صلی الله علیک یا امیرالمؤمنین🏴 ■●اميرالمومنين با ضربتی که عبدالرحمن ابن ملجم مرادی با شمشیری که آمیختۀ با هلاک آور ترین زهرها بود مجروح شدند. ■●خود عبدالرحمن ابن ملجم گفت اگر من این ضربت را به سر همۀ خلق می زدم، همه را یک جا خلاص می کرد، چگونه تنها علی را از پا در نیاورد؟! این ضربت درست بر نقطه ای فرود آمد که قبلا عمر ابن عبدود در آن کارزار و رویارویی در همین نقطه ضربتی به فرق علی زده بود. ■●فرق علی شکافت و شمشیر تا مغز نفوذ کرد. امیرالمومنین در حالی که در محراب افتاده بود و خون از فرق مبارکش فواره می زد، بنا به آنچه که نقل شده این آیه را تلاوت کرد، اول فرمود: «فزت و ربّ الکعبة» به خدای کعبه رستگار شدم، خلاص شدم، به مقصدی که داشتم نائل و واصل شدم. و بعد این آیه را تلاوت کرد: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارة اخری» (آیۀ ۵۵، سورۀ طه) «ما شما را از این خاک آفریدیم، به این خاک باز خواهید گشت و دوباره بار دیگر شما را از این خاک بیرون خواهیم آورد.» ■●عبدالرحمن ابن ملجم و یکی دو نفر از همراهانش خواستند بگریزند که اشاره کرد و نگذاشتند فرار کند. اول ابن ملجم هر کسی که طرفش می رفت را با شمشیر می زد. بالاخره قثم ابن عباس از پشت او را در بغل گرفت، بعد دستگیرش کردند و بستند و او را بردند. ■●امام مجتبی نماز صبح را تمام کردند و را از محراب برداشتند، زیر بغل های حضرت را گرفتند و حضرت را کشان کشان به سمت خانه بردند. نقل شده حضرت نزدیکی های خانۀ دختر بزرگوارشان که رسیدند فرمودند "زیر بغل من را رها کنید، بگذارید خودم با پای خودم وارد خانه شوم. زینب طاقت این که من را با این حال ببیند ندارد... @mohamad_hosein_tabatabaei