▪️شفاعت از ماده شفع به معنای جفت و خلاف وتر می‌باشد. قیام انسان کامل و قائمی مشرب بودنش در بین ممکنات شفاعت اوست. تا حقیقت روح و نفس ناطقه‌ی انسانی با جان کامل مکملی شفع نگردد، سیر استکمالی برای او محقق نمی‌شود. تمامی مخلوقات در مسیر استکمالِ خود در حرکتند پس جمله ی ماسوی الله از شفاعت امام بهره‌مند می‌باشند و محال است که موجودی حرکت قهقهرایی از کمال به نقص داشته باشد و یا فاقد هر حرکتی باشد. پس تمام حرکات و بیقراری‌ عالم، زیر سر شفاعت انسان کامل مکمّل است. ▪️شفاعت ولی مطلق عبارت است از تعلق تکمیلی نفس امام به مادون جهت استکمال آنها به سریان نفس ولوی کلی آن امام در جمیع عوالم وجودی از ذره تا دُرّه که همان شفع شدن روح امام با نفس شئون خودش می‌باشد. ▪️همه ی برکات از حرکات است و تمام حرکات به برکت شفاعت امام است. لذا او را «دابة الأرض» نامیده‌اند. یعنی اوست که جنباننده ی ارض وجود است. شفاعت او سریان نَفَس رحمانی در شراشر وجودی ممکنات است که بدین سریان، همه ی مخلوقات خلعت وجود و ظهور بر تن می‌نمایند و عدالت در کل هستی برقرار می‌گردد و نظام احسن وجود دوام و قوام می‌یابد که اگر این شفع شدن که در حقیقت وتر است منقطع شود فرو ریزند قالب‌ها... . ▪️بدان که امام و ولایت کلیّه ی علویّه دابةالارض است کما قال علی بن ابی طالب علیهماالسلام فی خطبه البیان: «أنا دابة الأرض»، اعنی حرکت جوهری متعلق به نشئه ی شهادت و تجدد امثال مربوط به عالم ملکوت و حتی حرکت حبّی ذات احدیت در متن وجودی نفس کلی حقیقت ولایت مطلقه واقع می‌شود؛ چون او شفیع و قیامت است. ذات حق متعال در مرتبه‌ی ذات، بسیط محض و صرف است لذا حرکت حبّی ایجادیّه در موطن صادر اول محقق می‌شود و اوست که منشأ تمام حرکات و برکات است و اوست که جنب و جوش و غلغل به هستی انداخته است و اوست آن زلزله‌ای که شئ عظیم می‌باشد و به ید اوست ملکوت هر شیئی لذا حبّ ذات در صورت او متجلّی شده است. همه‌ی حرکات مادون ذات به ید قدرت کامله‌ی اوست و در حقیقت خود اوست که دابةُالارض می‌باشد و ارض، کشور وجودی خود امام می‌باشد و جز او در هستی موجودی نیست تا حرکت داشته باشد؛ به سبب اتحاد با حقیقت محمدیه صلی الله علیه و آله، اول حقیقتی است که بر زمین علم و وجود به حرکت در آمده است. چون تجلّی اعظم حق است، حرکت او حرکت تمام شئون او از موجودات امری و خلقی می‌باشد لذا آن فآن در هستی قیامت قائم است و جهان در سیر مدام به سوی کمال است و دائماً همه در صیرورت الی الله هستند و این همه، تجلیات حضرت انسان کامل می‌باشد... ▪️پس با جان او شفع شو تا قیامت بین شوی و شفاعت را تو با خود ببری و از شفاعت تشریعی امام بهره‌مند گردی هرچند تکویناً حیات هستی به شفاعت تکوینی اوست و چون او جامع و حامل جمیع اسماء و صفات کمالی است، بدین شفاعت همه‌ی عالم وجود را از کل اسماءالله بهره‌مند ساخته است. پس بدو تمامی مخلوقات علم و حیات و اراده و قدرت دارند و بدو سمیع و بصیر و تسبیح‌گوی حقند و بالاتر سخن، او خود همه است... مطلق آن آواز خود از شه بود گر چه از حلقوم عبدالله بود ◾️علی، نقطه آغاز وجود، نکته نهم، ص ۲۴ و ۲۵◾️