#نکته_ناب
☑️قسمت اول
#بسمه_تعالی
▪️علامه حسن زاده آملی در نکته ۲۴۴ هزار و یک نکته از کتاب ناسخ التواریخ نقل میکند که در رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله گوید: به روایتی چون علی علیه السلام آن جسد مطهر را در لحد جای داد گفت: «اللّهم هذا أولُ العددِ و صاحبُ الأبد، نُورُكَ الذی قَهَرتَ به غَواسقَ الظُّلم و بَواسقَ العدمِ و جعلتَهُ بك و منك و الیك و علیك دالاً دلیلاً، رُوحُهُ نسخةُ الأحديةِ فى اللاهوتِ و جَسَدُهُ صورةُ معانىِ المُلكِ و الملكوتِ وقلبُهُ خزانةُ الحىِّ الذى لايموتُ طاوُوسُ الكبرياء و حَمامُ الجبروت»
▪️این فقرات عرشی، مفاتیح اتصال به قلب ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله است و چون خطاب ولی الله الاعظم امیرالمؤمنین علیه السلام حضرت ذات احدیت راست پس از غُرر و دُرر معانی آن غافل مشو و مغتنم بشمار که حکمت کلید فتح رحمت غیبی است.
▪️حضرت میفرماید: «اللهم هذا اول العدد و صاحب الأبد»؛ فرمود هذا که اشاره به نزدیک است تا شدت قرب خود با رسول الله را بیان فرماید.
▪️آن جناب اول العدد است چون تعین اول است که مرتبهی فوق خلافت کبرای الهیه است. یعنی نفس ختمی در این مقام از همهی حدود نوری فراتر میرود و صاحب وحدت حقیقیه میشود که حق تبارک و تعالی بدان مینگرد و در این وحدت حقیقیه تمام کمالات اندماجی خود را مشاهده میکند و این علم ذات به وحدت حقیقیهی محمدیه صلی الله علیه و آله سبب بسط رحمت الهی میگردد که مبین اکملیت و آکندگی اوست یعنی چون به وحدت خویش که نفس محمدی در قوس عروج صاحب آن گردید مینگرد و کمالات ذاتی خود را در آن مضمحل میبیند، به سبب غلبهی رحمت بر غضب و کمال اسمایی و صمدانیتش از سماء احدیت بر زمین واحدیت به تفصیل علمی ظهور میکند و از آن موطن در صورت خلایق خود را در عین خارجی حقیقی آشکار میکند که اول خلق از ناحیه حضرت واحدیت جناب عقل کل است که نور همهی خلائق است و جملهی خلائق به حضور بسیط جمعی در او حاضرند.
▪️پس سینهی سینای احمدی تنها منظر ذات احدی است. ذات غیبیه و هویت مطلقهی مقسمی جز به این سینه به هیچ خلقی نظر نکرده و نخواهد کرد بلکه به او هر چه را دیده و میبیند. این دُرّ ذی قیمت را دریاب که بابی است عظیم در معرفت ولایت.
▪️و شاید اول عدد مراد اول خلق باشد که گفته شد بدین معنا که اعداد روح حروفند و واحد عدد نیست بلکه عدد ساز است و هرگز شمرده نمیشود. روح الف یک است و روح باء دو. و چون دو عدد اول است که از تکرار یک حاصل شده است و اولین تعین واحد میباشد لذا جناب ختمی مآب صلی الله علیه و آله را به سبب اینکه در قوس صعود نفس او با عقل بسیط اتحاد وجودی پیدا کرده است او را عدد اول نامید.
▪️عقل اول سبب خلقت خلائق است؛ «اذا کان العقل کان الاشیاء». به باء خلقت آغاز شد کما اینکه قرآن تدوینی هم بدو آغاز شد چون متن هر چیزی است اعنی چه قرآن تدوینی و چه قرآن تکوینی مندرج در نقطهی باء بسم الله هستند و از او جاری و ساری در عیون حقایق خارجی میشوند.
▪️فرمود: «لِیْ مَعَ اللّهِ وَقْتٌ لَا یَسَعُنِیْ فِیْهِ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَلَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ». این وقت همان عدد اول است که حضرت احدیت است و ملائکه مقرب و انبیاء مرسل بدو نمیرسند چون معرفت آنجا راه ندارد. نبی نکره در سیاق نفی است یعنی حتی خود آن جناب نیز به حیث نبوتش به آن موطن اعظم راه ندارند.
▪️ملائک مقرب، ملائک مهیمند و عالین موجوداتی هستند که نه از خود خبر دارند و نه از دیگری. این همان اسماء حضرت الوهیت هستند که فقط علماً موجودند نه حقیقی خارجی تا خود و یا دیگران هم عرض خود را بشناسند. آنجا همه چیز در ذات مندک است و غیر او وجود ندارد. وجود صرف مال اوست و این ملائکه و اسماء تعینات علمی در مرتبهی واحدی ذات هستند. هر موجود ازلی ابدی هم میباشد. به عدد اول ازلی است و چون محیط به هر چیزی از جمله زمان و دهر میباشد پس مصاحب ابد است؛ تو بگو ازل ابد است و ابد ازل...
▪️آنجا که فرمود «نورك الذی قهرت به غواسق الظلم و بواسق العدم»، همان است که گفته شد. یعنی ذات حق چون به وحدت حقیقیه و اطلاقی خویش نگریست و کمالات خویش را در آن مندرج بدید خواست آنها را ظهور دهد غیری نیافت و چون خواست غضب آید و در کمون بماند عشق و رحمت غلبه کرد و طالب ظهور شد و چون غیر عبارت از ظلمت و نابودی بود غواسق ظلمت و بواسق عدم را درید و به نور اول همهی تعینات خارج از ذات را آشکار فرمود و نور وجود او در تعینات خلقی پدیدار گردید...
#ح_م