✨ شرح حکمت ۱۹۱ ✨
🍃 چهره واقعى دنيا و سرانجام دنياپرستان
امام عليهالسلام در اين گفتار نورانى چهره واقعى دنيا را به همگان نشان داده و از بىوفايى و ناپايدارى و مشكلات گوناگون آن سخن مىگويد؛ سخنى كه از جان مولا برخاسته و بر جان مىنشيند. حضرت در آن به شش نكته مهم اشاره كرده است:
۱ . مىفرمايد: «انسان در اين دنيا هدفى است كه تيرهاى مرگ همواره به سوى او نشانهگيرى مىكند و ثروتى است كه مصائب، در غارت آن شتاب دارند و بر يكديگر سبقت مىگيرند»؛ (إِنَّمَا الْمَرْءُ فِي الدُّنْيَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِيهِ الْمَنَايَا، وَنَهْبٌ تُبَادِرُهُ الْمَصَائِبُ).
«غرض» به معناى هدفى است كه به آن تير مىاندازند و «تَنْتَضِلُ» از ريشه «نضل» (بر وزن عزل) به معناى غلبه در مبارزه و «منايا» جمع «منية» به معناى مرگ است. جالب اينكه در اين عبارت انسان به دو چيز تشبيه شده؛ يكى هدفى كه تيراندازان آن را نشانه مىگيرند و ديگر سرمايهاى كه غارتگران آن را چپاول مىكنند. انسان آن هدف است و عوامل مرگزا تيرهايى كه به سوى او پرتاب مىشوند. وجود انسان و استعدادهاى فراوان او همان سرمايه عظيمى است كه مصائب مختلف به غارت آن مىپردازند و به همين دليل آرامش واقعى هرگز در اين زندگى ديده نمىشود. چگونه انسانى مىتواند آرامش داشته باشد در حالى كه دشمنانى از اطراف، او را نشانه گرفتهاند و غارتگرانى اطراف خانه او جمع شدهاند.
۲ . مىفرمايد: «همراه هر جرعهاى گلوگير شدنى و همراه هر لقمهاى گلوگرفتنى است»؛ (وَمَعَ كُلِّ جُرْعَة شَرَقٌ. وَفِي كُلِّ أَكْلَة غَصَصٌ).
«شَرَق» مایهاى است که گلوى انسان را مىگیرد و «غَصَص» غذایى که گلوگیر مىشود.
اشاره به این که در کنار هر لذتى از لذات دنیا خطرات و ناراحتىهایى وجود دارد؛ در کنار هر نوشى نیشى است و در کنار هر خوشبختى بدبختى. زندگى آمیخته با انواع مشکلات و مصائبِ از دست رفتن نیرو و توان جسمانى و بستگان و دوستان و ثروتها و سرمایههاست. با این حال کدام عاقل مىتواند آن را به عنوان هدف اصلى خود برگزیند؟ زندگى خالى از هرگونه ناراحتى زندگى جاویدان آخرت در بهشت برین است. «(وَإِنَّ الدَّارَ الاْخِرَةَ لَهِىَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ)؛ و فقط سراى آخرت، سراى زندگى (واقعى) است، اگر مىدانستند».(۱)
در سوره «فاطر» آیات ۳۴ و ۳۵ مىخوانیم: «(وَقَالُوا الْحَمْدُ للهِِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکُورٌ (*) الَّذِى أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لاَ یَمَسُّنَا فِیهَا نَصَبٌ وَلاَ یَمَسُّنَا فِیهَا لُغُوبٌ)؛ آنها مىگویند حمد (و ستایش) براى خداوندى است که اندوه را از ما برطرف ساخت. پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است همان کسى که با فضل خود ما را در این سراى (جاویدان) جاى داد نه در آن رنجى به ما مىرسد و نه سستى و واماندگى».
۳ . مىفرماید: «(یکى از مشکلات مهم دنیا این است که) انسان به نعمتى از آن نمىرسد جز با فراق نعمت دیگرى»؛ (وَ لاَ یَنَالُ الْعَبْدُ نِعْمَةً إِلاَّ بِفِرَاقِ أُخْرَى).
این نکته واقعیتى ملموس و شایان دقت و عبرت است؛ فى المثل کسى که فرزند ندارد واقعاً در زحمت است؛ اما هنگامى که خدا این نعمت را به او ارزانى مىدارد مشکلات زیادى براى نگهدارى و اداره و تربیت فرزند به سراغ او مىآید، هنگامى که مرکبى ندارد در زحمت است و وقتى صاحب مرکبى شد آسودگىهاى دیگرى را از دست مىدهد و هنگامى که نام و شهرتى پیدا مىکند به نعمتى رسیده اما نعمتهاى دیگرى را به سبب این شهرت از دست مىدهد. در واقع تمام نعمتهاى دنیا اینگونه است که نعمتها با هم جمع نمىشوند، بلکه یکى مىآید و دیگرى از دست مىرود.
۴ . مىفرماید: «انسان به استقبال هیچ روز از عمرش نمىرود جز این که از روز دیگرى از عمرش جدا مىشود»؛ (وَ لاَ یَسْتَقْبِلُ یَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ بِفِرَاقِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ).
گرچه هر روزى از عمر نعمتى از نعمتهاى گرانبهاى الهى است ولى این نعمت از سرمایه عمر انسان برداشته مىشود و او را یک گام به مرگ نزدیکتر مىکند.
امام علی علیهالسلام مىفرماید: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ؛ نفسهاى انسان گامهاى او به سوى پایان عمر است» بسیارند کسانى که از این نکته غافلند؛ گویى عمر خود را در این دنیا جاویدان مىدانند به همین سبب به سادگى روزها و ماهها و سالهایى را به هدر مىدهند بى آنکه چیزى در برابر این سرمایه عظیم دریافت دارند.
خدای مهربان در قرآن مجید مىفرماید: «(وَالْعَصْرِ (*) إِنَّ الاِْنسَانَ لَفِى خُسْر)؛ سوگند به عصر که انسان در زیان کارى است».(۲) چه زیانى از این بالاتر که هر روز که مىگذرد بخشى از سرمایه گرانبهاى عمر او کاسته مىشود.
📚 #نهج_البلاغه
✒️ ادامه... 👇🏻
@nahjoolbalaghah