✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ ✍امروز سر چهار راه کتک بدی از یه دختربچه هفت ساله خوردم کمی حوصله کنید تا براتون تعریف کنم 🔹پشت چراغ قرمز داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه می‌کشیدم که نابودت می‌کنم، به زمین و زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی، زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی خلاصه فریاد میزدم 🔸یه دختر بچه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ماشین نمی‌رسید هی می‌پرید بالا و میگفت آقا گل آقا این گل رو بگیرید 🔹منم در کمال قدرت و صلابت و عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی نمی‌گفتم به این بچه مزاحم 🔸اما دخترک سمج اینقدر بالا پائین پرید که کاسه صبرم لبریز شد سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم بچه برو پی کارت من گل نمیخرم چرا اینقدر پر روئی! 🔹دخترک ترسید کمی عقب رفت رنگش پریده بود وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم نفهمیدم چرا یه دفعه زبونم بند اومد؟ البته جواب این سؤال رو چند ثانیه بعد فهمیدم 🔸ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم دخترک اومد جلو و گفت آقا من گل نمی‌فروشم آدامس می‌فروشم دوستم اونور خیابون گل میفروشه این گل رو برا شما ازش گرفتم که اینقدر ناراحت نباشین اگه عصبانی بشین قلبتون درد میگیره و مثل بابای من می‌برنتون بیمارستان دخترتون گناه داره!!! دیگه نمی‌شنیدم خدایا چه کردی با من این فرشته چی میگه؟ 🔹حالا علت سکوت چند ثانیه قبلم رو فهمیده بودم کشیده‌ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود توان بیان رو ازم گرفته بود و حالا با حرفهاش داشت خورده‌های غرور بی ارزشم رو زیر پاش له می‌کرد 🔸یه صدائی در درونم ملتمسانه می‌گفت: رحم کن کوچولو، آدم که از همه قدرتش برای زدن یه نفر استفاده نمیکنه اما دریغ از توان و نای سخن گفتن تا اومدم چیزی بگم دخترک بی ادعا ازم دور شد حتی بهم آدامس هم نفروخت 🔹هنوز رد سیلی پر قدرتی که بهم زد روی قلبم مونده مواظب باشید با کی درگیر میشید ممکنه خیلی قوی باشه و کتک بخورید 🌷