ماجرای فرزدق کسی که به عاشورا نرسید...! فرزدق از شاعران شیعه بوده و همواره در مدح اهل بیت شعر می‌سروده. امام حسین "ع" در مسیر کوفه ، فرزدق را دید ، وی به ایشان سلام کرد و گفت : ای فرزند رسول خدا ، چگونه به مردم کوفه اعتماد کردی ، با آنکه پسرعمویت مسلم و پیروانش را کشتند...؟ اشک تز دیدگان امام جاری شد و فرمود : خداوند مسلم را رحمت کند ، او بسوی رَوح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد ، بدان که او به تکلیف خویش عمل کرد و هنوز تکلیف ما باقی مانده است. امام "ع" از وضعیت مردم کوفه سوال کرد و فرزدق پاسخ داد : دل های مردم با تو و شمشیر هایشان بر ضد توست. اما فرمود : ای فرزدق ، اینان گروهی هستند که پیروی شیطان را پذیرفتند و اطاعت خدای رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکار ساختند و حدود الهی را از بین بردند و باده ها نوشیدند و دارایی های فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند و من از هرکس به یاری دین خداوند و سربلندی آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم تا آیین خداوند پیروز باشد. اما فرزدق نرفت... زیرا امام به سمت مکانی در حرکت بود که فرزدق مطمعن بود ، نتیجه ای جز کشته شدن نخواهد داشت. و اما ... "قافله حسینی معطل کسی نمیماند" 🌱 أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیکَ ألْفَرَج