✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 🔹در شهر خوی مردی به نام امین علیم در زمان اوایل حکومت قاجار زندگی می‌کرد او فرد بسیار دیندار و عالمی بود که از خدمت در دستگاه حکومتی و فرمانداری شهری اجتناب می‌کرد 🔸روزی از سوی خانِ وقت خوی میرزا قلی در صورت عدم همکاری تهدید به مرگ می‌شود و از ترس به روستائی در شمال خوی فرار کرده و در آن ساکن می‌شود 🔹پس از یکسال به خان شهر خوی خبر می‌رسد امین علیم در فلان روستا در حال زندگی دیده شده است 🔸او گروهی از چماقداران خان را برای پیدا کردن امین علیم به آن روستا روانه می‌کند و توصیه می‌کند طوری او را پیدا کنید که اصلاً متوسل به خشونت نشوند 🔹مأموران خان به روستا وارد شده و مردم روستا را ابتدا تطمیع و سپس تهدید می‌کنند که امین علیم را تحویل دهند اما مردم از این امر اظهار بی اطلاعی کردند 🔸مأموران ناامید به دربار خان برمی‌گردند امین علیم دوستی داشت صمیمی و زرنگ شاه از او کمک می‌گیرد و دوست او نقشه‌ای به شاه می‌دهد و می‌گوید امین علیم را نه با پول و مقام بلکه باید با علم تله گذاشت و به دامش انداخت 🔹دو ماه بعد 100 گوسفند را خان به روستا می‌برد و به مردم روستا می‌گوید: به هر خانه یک گوسفند علامت گذاری کرده می‌دهیم و وزن می‌کنیم 🔸دو ماه بعد برای گرفتن این گوسفندان مراجعه می‌کنیم که نباید یک کیلو کم و یا یک کیلو وزن زیاد کرده باشند و اگر کسی نتواند شرط خان را رعایت کند یک گوسفند جریمه خواهد شد! 🔹یک ماه بعد مأموران خان برای وزن گوسفندان به روستا می‌آیند و از تمام گوسفندان داده شده فقط یک گوسفند وزنش ثابت مانده بود 🔸دستور دادند صاحب آن خانه که گوسفند در آن بود را احضار و خانه‌اش تفتیش شد و امین علیم از آن خانه بیرون آمد 🔹از امین علیم پرسیدند: چه کردی وزن این گوسفند ثابت ماند؟ گفت: هر روز گفتم گوسفند را سیر علف بخوران و شب بچه گرگی در آغل او انداختم و گوسفند در شب هرچه خورده بود از ترسش آب کرد و چنین شد وزنش ثابت ماند 🔸امین علیم را نزد خان آورده و به زور نایب خان کردند امین علیم گفت: این نقشه را در عبادت خدا یافتم و عمل کردم 🔹اینکه انسان هم باید در خوف و امید زندگی کند و اگر کسی روزها تلاش کرده و شب‌ها در نماز از خود حساب کشد و ترس بریزد در این دنیا در یک قرار زندگی می‌کند نه چاق می‌شود و نه ضعیف و مردنی نه ناامید است و نه زیاد امیدوار نه در رفاه محض زندگی می‌کند و نه در بدبختی