✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
🔹نگران پنجاه سال بعد از اینم
روی صندلی راحت و هوشمند سال
هزار و چهارصد و پنجاه و اندی
در خانهای بزرگ با دیوارهای سه بعدی
و دلباز که تماماً تصاویر کهکشان
و ستارهها و سیارههاست لم دادهام
🔸چشمان بیروحم را به سمت مقابلم گرفته
و فوکوس کردهام روی فنجانی که توی
دستان لرزان هفتاد و چند سالگیام
یک ریز میجنبد
🔹و دارم با نفسهائی تنگ و فرتوت
نوشیدنی عصرگاهیام را فوت میکنم
از پنجره روبرو غروب زیبا و نارنجی
خورشید مشهود است
ضربان قلب و فشارخون و فاکتورهای مهم
سلامت جسمانیام را
روی صفحه نوری کنار خودم میبینم
🔸و ضربان قلبم با هر جملهای که برای ادامه
در ذهنم تداعی میشود رو به افزایش است
روبرویم چهار یا شاید هم سه نوه قد و نیم
قدم نشستهاند تا من هر چه زودتر یک
قلپ نوشیدنی داغ بنوشم گلوئی تازه کنم
و ادامه داستان ترسناک و تخیلیام را برای
ذهنهای جستجوگر و کنجکاوشان که حقاً
و انصافاً به خودم کشیده تعریف کنم
🔹برایشان هیجان زیادی دارد
و مدام میپرسند چطور میشود
تا به این اندازه خلاقانه تصویرسازی کرد
و این همه ماجراهای ترسناک و بیربط را
به هم پیوند داد؟
🔸و من به قدری خسته و بیحوصله باشم
که فرصت نکنم به آنها بقبولانم که اینها
هیچ کدامشان زاده تخیل من نیست
🔹اینها حقیقت روزهای جوانی ما بوده
ما در طول یک سال عجیبترین فیلم
ترسناک تاریخ جهان را پشت سر گذاشتیم
🔸گاهی تصور میکنم ما واقعاً شخصیتهای
داستان یک نویسنده بینهایت خلاق
و کار بلدیم که این روزها در اوج غم و انزوا
و پریشانیاش قلم به دست گرفته
و دارد کاملاً بدیع و خلاقانه
برای مخاطبینش هنرنمائی میکند
🔹بیا دلمان را به همین خوش کنیم که
فیلمهای ترسناک را به هر کس نمیسپارند
👌حتماً بازیگرهای قابلی بودهایم
و حتماً از پسش بر خواهیم آمد حتماً