گاهی اوقات آزادی ندادن در تربیت صرفاً در دوران کودکی و نوجوانی باقی نمیماند و ما والدینی رو مشاهده میکنیم که حتی در انتخابهای مهم زندگی دوران جوانی و بزرگسالی هم به فرزندشون اجازه انتخاب آزاد نمیدن و به جاشون تصمیم میگیرن!
به عنوان مثال در دانشگاهها طیف قابل توجهی از دانشجوها در حال تحصیل رشتهای هستند که انتخاب والدینشون بوده و خودشون علاقهای نسبت بهش نداشتند و یا در مواردی خانواده در پروسهای جوان بیست و چند سالشون رو مجبور میکنند تا با فردی که اونها میخوان ازدواج کنن. به قولی بعضی مامانها برای خودشون دنبال عروس میگردن تا برای پسرشون دنبال همسر!!