گفتم؛ از حسین چه میدانی؟!
گفت؛ کربلا و عاشورا و سر بریده و اسارت..
گفتم از راهش چه؟!
گفت؛ راهش بماند برای اهلش ،
ماییم و ذکر جنونمان!
گفتم؛ شمر هم اگر در صفین زخم عمیق
تری میخورد شهید میشد و شاید
الگوی ما قرار میگرفت، اما راهش
گم گشت و مسیرش به کربلاء رسید و
دستانش به خون آل الله آغشته شد.
اگر راه نشناسی، جنون تو را
آخرِ کار به امام کُشی وا میدارد!