- امروز یکی از دوستام بهم گفت بیا از این آقا ی چهارتا سوال احکام بپرس ببین در چه سطحیه.
آقای حدود 35 ساله بود. ازش پرسیدم غسل جنابت چیه؟
گفت: نمی دونم.
بهش گفتم اشکال نداره برو بخون هفته دیگه بیا.
- وقت مشاوره گرفته. می گه آقای محمدی ما عقد موقت خوندیم. بهش می گم چجوری خوندی. بعد می فهمم برعکس خوندن. اونی رو که باید خانم بخونه آقا خونده و خانم گفته قَبِلتُ.
یواشکی بهتون بگم که 95 درصد عقد هایی که دخترا و پسرا می خونن یا اشتباهه یا شرایط رو نداره.
- آقا دهه شصتی، خانم دهه هشتادی. زنگ زدن برای مشاوره. به خانم می گم چالش های رابطه تون چیه؟ می گه: ی بار سر رنگ لباس با هم چالش داشتیم. دیگه چالشی نداریم و فکر نمی کنیم چالشی داشته باشیم. بهش می گم اگر مادر آقا پسر توی زندگی تون دخالت کرد چیکار می کنی؟
می گه بهش می گم مادر جان دخالت نکنید لطفا.
- می گه آقای محمدی، من دو جلسه با آقا پسر صحبت کردم. آخر هفته هم عقدمون هست. دیگه سؤالی هم ازش ندارم. بنظرتون مسیر رو درست رفتم؟
این ها رو گفتم تا بگم، چیزی که باعث شد اسم کارگاه سوم رو بذارم "ازدواج آگاهانه"، مواردی بود که به برخی از اون ها اشاره کردم.
در عجبم که چطور برخی آدم ها مثل آب خوردن با سرنوشت شون بازی می کنن.
لینک کانال مشاوره پیش از ازدواج
@mohammadi2i