بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعن علی اعدائهم اجمعین. قرآن کریم می فرماید: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون»(توبه/33) یکی از امتحانات سنگینی که در مسیر جامعه شیعه و جامعه مومنین قرار گرفته است امتحان غیبت امام است. چون همان طور که می دانید امام زمان(عج) آغاز امامت شان همراه با غیبتشان است که دو دوران داشته است، یکی غیبت صغری و دیگری غیبت کبری. در دوران غیبت صغری که تقریبا هفتاد سال طول کشیده است چهار نفر به ترتیب نائب خاص بودند. معنای نائب خاص این است که شخص آنها به خصوص از طرف امام معین شده و واسطه بین جامعه مومنین و امام بودند. آنها امام را زیارت می کردند و دستورهای لازم برای هدایت جامعه مومنین را از ایشان دریافت میکردند. گاهی برحی از دستورها مربوط به افرادی خاص بود که از طریق این نواب به آنها می رسید.
اولین نایب خاص امام زمان(عج) عثمان بن سعید سمّان است که وکیل امام هادی و امام عسکری هم بود و در سلسله وکالت تقریبا در راس این سلسله به حساب می آمدند. او در زمان امام حسن عسکری، وکیل امام بود و بعد نائب امام زمان شد از طریق او بین امام و جامعه مومنین رابطه برقرار می شد. گاهی بزرگان علمای شیعه که سوال یا مطلبی داشتند از طریق ایشان ارتباط برقرار می کردند. علی بن محمد سَمُری چهارمین نائب خاص است. وقتی زمان رحلت و وفاتشان فرا رسید حضرت نامه ای به او نوشتند که دیگر کسی را به جای خودتان معین نکند و بعد از این غیبت کبری شروع می شود.
معنای تکذیب رویت امام در عصر غیبت
در همین نامه حضرت فرمودند: «أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر»(1) اگر کسی بعد از این ادعای رویت کرد او دروغگوست لذا باید او را تکذیب کرد. بزرگان بر اساس قرائنی که در این بیان حضرت هست فهم شان این است که اگر کسی ادعای رویت به معنی نیابت خاصه بکند و بگوید من نائب خاص و واسطه بین امام و مردم هستم و از امام دستور می گیریم تا به مردم برسانم یا سوالات مردم را نزد امام ببرم، این طور ادعاها را باید تکذیب کرد.
بنابراین رویت و زیارت امام در عصر غیبت امر ممکنی است، ولی نیابت خاص به معنی این که کسی واسطه شود سوال های مردم را ببرد و جواب بیاورد یا ابتدائا و مستقیما از ناحیه امام دستورهای خاصی برای جامعه مومنین یا حتی برای شخص معینی بیاورد و بگوید من واسطه هستم حضرت به من گفتند به فلانی بگویید این کار را بکند، ما مامور هستیم این ها را تکذیب کنیم؛ تا دوران ظهور حضرت این نوع ارتباط قطع شده است. معنای این حرف این نیست که کلاً ارتباط قطع شده است؛ نه، ارتباط هست منتهی رابطه به معنای نیابت خاص که شخص رابط بین امام و مردم باشد به آن معنی این که نوّاب خاصه بودند، قطع شده است و باید تکذیب شود. لذا هیچ منافاتی ندارد که بزرگانی مثل بحر العلوم ادعا کنند که امام مرا در آغوش خودش گرفته و امثال اینها. بنابراین غیبت از این جا شروع شده است.
غیبت حقیقت ولایت پس از پیامبر(ص)
لازم به ذکر است که غیبت امام چند معنا دارد که یک معنای غیبت چیزی است که در دوره امام زمان اتفاق افتاده است. یک معنای دیگر غیبت این است که حقیقت ولایت امام در پرده غیبت و حجاب قرار بگیرد، همین طور که شب حجاب بر روی خورشید است و مانع مشاهده خورشید و ظهور نور خورشید است؛ برای ائمه(ع) غیبتی از این جنس پیش آمده است.
امام رضا علیه السلام می فرماید: «الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِيَ فِي الْأُفُقِ بِحَيْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَيْدِي وَ الْأَبْصَار»(2) امام خورشیدی است که در افق عالم طلوع کرده، همه عالم را روشن کرده است. امام حقیقتا این طور است. نور امام همه عالم را در بر می گیرد منتهی به خورشید امام به گونه ای است که هیچ چشمی نمی تواند آن را دریابد و هیچ دستی هم نمی تواند آن خورشید را شکار کند؛ ولی همان طور که بالاخره نور خورشید به ما می رسد نور امام هم به ما می رسد. این بیان تشبیه نیست که امام را به خورشید تشبیه کرده باشد، چون امام خورشید حقیقی است. همین طور که خورشید منظومه شمسی را روشن می کند و به آن حیات می دهد امام هم روشنی بخش و حیات دهنده است.
خورشید امام اینک در پس یک پرده تاریک قرار گرفته است. این تاریکی از زمان امیر المومنین شروع شده است، همان دورانی که غدیر کنار گذاشته شد. حقیقت غدیر این بود که وجود مقدس نبی اکرم ص به امر الهی پرده را از جلوی این حقیقت کنار زد. بنا بود حقیقت این خورشید آرام آرام طلوع کند و عالم روشن شود و جهان، جهان دیگری شود. می بایست این اتفاق می افتاد منتهی حجاب سنگینی آمد و جلوی این خورشید را گرفت یعنی همان جریان