متن اشعار کربلایی محسن محمدی پناه
آه از غم فراق/تو چشمت اشتیاق تو بین بستری/ای وای دوباره داغ رنجور و خسته ای/از پا نشسته ای موهات شده سپید/خیلی شکسته ای موندی تنها /سی سال اشکات یادم هست سی سال اشک و /بغض شبهات یادم هست بعد از مادر/حرفات با چاه یادم هست میخ در رو/کندی با آه یادم هست به التماس این دختر رحمی کن ببین حسن شده مضطر رحمی کن برام بسه غم مادر رحمی کن (ای وای علی) غم مونده تو چشات /با یاد خاطرات حرف مدینه شد/می‌لرزه باز صدات سی سال توی دلت/یک آه خسته بود تو کوچه دیدمت/ دست تو بسته بود پیش چشمات/مادر افتاد یادم هست هُلش دادن/با سر افتاد یادم هست زخمِ پهلوش/زخم بازوش یادم هست برداشت فضه/در رو از روش یادم هست یکی صدا میزد کافر رحمی کن به اشک این زن و شوهر رحمی کن به حال فاتح خیبر رحمی کن (ای وای علی) روزای آخر/انگار که مضطری تو فکر ما دو تا/خواهر برادری اشکات دمادمه/رو شونه هات غمه آروم تو با حسن/گفتی کفن کمه گفته مادر/از عاشورا یادم هست گفت از گودال/خوب اون حرفا یادم هست وای از گودال/هر شب تو خواب میبینم شمر رو سینه ت/من رو به روش می‌شینم نکش به حنجرش خنجر رحمی کن بکش یه ذره آروم تر رحمی کن به ناله های این مادر رحمی کن (ای وای غریب حسین) https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
123 مشاهده