بی شک تمام عمرِ خودش را تباه کرد هرکس، کسی به غیر تو را سرپناه کرد حیف تو نیست همچو منی نوکرت شده؟! وای از دلی که بند تو بود و گناه کرد! زهرا نبود! ما همه بیچاره می‌شدیم شکر خدا که فاطمه ما را نگاه کرد این روزگار، حرمت او را نگه نداشت دنیا چه با غرورِ گلِ پا‌به‌ماه کرد شیر حُنین یک شبِ مویش سپید شد غسل شبانه، روز علی را سیاه کرد مادر همیشه و همه جا فکر بچه‌هاست پس خویش را مسافر آن قتلگاه کرد جانم فدای لحظه‌ی آخر که ذوالجناح می‌خواست سمت خیمه رود، اشتباه کرد... شاعر: https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1