بازگشت به خانه، روزی که شهیده کرباسی آرزویش را داشت
🔹خدیجه خانم مادر شهید عواضه وقتی خبر آتشبس را شنید فقط به معصومه و رضا فکر میکرد. چهطور میخواست تنهایی برگردد؟! با هم آمده بودند صیدا. معصومه راضی نبود خانه را ترک کند. اسرائیل ساختمانهای اطراف را هدف قرار داده بود، ساکنان آن منطقه را هم بارها تهدید کرده بود اما معصومه میخواست بماند و به دشمن ثابت کند که خانهشان را هیچوقت ترک نمیکنند. شرایط خطرناکی بود دست آخر او پادرمیانی کرد که معصومه راضی شد.
🔹خدیجه خانم آه کشداری از پشت تلفن تحویلم میدهد و سفرهی دلش را باز میکند:«گفتم معصومه اینجا امنیت ندارد. این رفت و آمدها برای رضا خطرناک است. بیا همه با هم برویم جایی که در امان باشیم و چندوقتی را باهم زندگی کنیم. دست آخر قبول کرد گفت فقط بخاطر رضا میآیم.»
حالا اسرائیل رفته و خانه امن است اما معصومه و رضا دیگر نیستند. روایت امروز خانه زوج شهید را اینجا بخوانید.
@Fars_Zendegi
کانال رسمی محسن ریاضی 👇
@mohsenriazi_ir