🤚سلام علیکم ☀️با- شهدای - روحانی - ارتش 🔹از فرودگاه تا بهشت زهرا دویدم ✅روایت اول افراد زیادی حفاظت امام از فرودگاه تا بهشت زهرا به عهده گرفته بودند سید مهدی در یکی از حلقه های نزدیک ماشین امام سازماندهی شد. استقبال از امام و اوضاع خیلی سخت بود.بعدها برای خواهرش تعریف کرده بود.از فرودگاه تا بهشت زهرا پشت ماشین امام دویدم ✅روایت دوم 🔹فامیل خبر نداشت که مسئولیت او چیست.🔹 رفقای سیدمهدی با شناختی که از رفیق قدیمی شان داشتند اورا به ستاد پاکسازی ارتش معرفی اش کردند.سیدمهدی تعدادی از نظامیان با خلق و خوی رژیم پهلوی در ارتش را شناسایی کرد و تحویل مقامات قضایی داد.هیچکس از فامیل خبر نداشت که مسئولیت او چیست البته آخرین یگان خدمتی او عقیدتی سیاسی لشکر ۱۶ زرهی قزوین بود. ✅روایت سوم 🔸بخشیدن لباس خود به سرباز سیدمهدی خوش بر و رو بود و خوش صحبت.سربازها دورش را می گرفتند.بساط صحبت های اخلاقی گاهی تا نیمه شب به راه بود از صبح زود کارها شروع میشد.این قدر وقت نداشت که حتی لباسش را عوض کند یا شلواری بخرد.کم کم لباس و شلوارش داشت نخ نما می شد.خواهرش یک دست بلوز و شلوار راحتی با پارچه ی تترون دوخت و به او هدیه داد.صبح که رفت پادگان، همان لباس های راحتی،زیرقبا تنش بود، اما شب که برگشت، لباس هایش عوض شده بود.خواهرش پرسید:((پیراهن و شلواری که برات دوختم کو؟) سیدمهدی گفت: (یکی از سربازهای شهرستانی لباس های خوبی نداشت.لباس ها رو دادم اون بپوشه و خودم لباس های اون رو گرفتم) 💐روحانی شهید سیدمهدی اسلامی خواه 🔶یگان خدمتی عقیدتی سیاسی لشکر ۱۶ زرهی قزوین نیروی زمینی ارتش منبع: کتاب شهدای روحانی ارتش