🔶 شیعیانی به اندازه ۱۷ بزغاله!
متن عربی...
از سدیر صیرفی روایت شده است:
«نزد امام صادق علیه السلام گفتم: «خانه نشینی برایت روا نیست.»
فرمود: «چرا ای سدیر؟»
گفتم: «چون دوستان و شیعه و یارانت بسیارند. به خدا، اگر امیر مومنان علیهالسلام این همه شیعه و یاور و دوست که داری میداشت، تَیم و عَدَی در حق او طمع نمیکردند.»
فرمود: «ای سدیر، به چه تعداد میرسند؟»
گفتم: «صدهزار»
و فرمود: «صدهزار؟»
گفتم: «آری، بلکه دویست هزار»
فرمود: «دویست هزار؟»
گفتم: «آری، و نیمی از دنیا.»
سدیر صیرفی میگوید: «امام خاموش شد، آنگاه فرمود: «بر تو آسان است که با ما تا ینبع بیایی؟»
گفتم: «آری» فرمود الاغی و استری زین کردند و من به سوی الاغ شتافتم و سوارش شدم.
فرمود: «آی سدیر، میخواهی الاغ را برای خود در برابر من برگزینی؟»
گفتم: «استر، خوش نماتر است و برای بزرگان شایستهتر».
فرمود: «الاغ برای من هموارتر است».
من فرو آمدم، ایشان سوار الاغ شد و من سوار استر.
میرفتیم که هنگام نماز شد.
فرمود: «ای سدیر، ما را فرود آور تا نماز بگزاریم» سپس فرمود: «این زمین شوره زار است و نماز در آن نشاید» و رفتیم تا به زمینی سرخ رسیدیم.
نگریست به یک پسربچه که بزغاله میچرانید و فرمود: « به خدا ای سدیر، اگر من به تعداد این بزغاله ها شیعه داشتم، خانه نشینی برایم روا نبود».
فرود آمدیم و نماز خواندیم. چون نماز به پایان رسید، من رو به بزغاله ها کردم و آنها را شمردم، هفده تا بودند.»
📍علامه مجلسی در ذیل این روایت میگوید:
و يومئ إلى أن الصاحب عليه السلام مع كثرة من يدعي التشيع ليست له شيعة واقعية بهذا العدد، و قيل: اي لا بد أن يكون في عسكر الإمام هذا العدد من المخلصين حتى يمكنه طلب حقه بهذا العسكر، لا أن هذا العدد كاف في جواز الخروج.
«من رو کردم و بزغاله ها را شمردم»: اشاره دارد که حضرت صاحب الزمان علیه السلام با بسیاری مدعیان تشیع به این شماره شیعه درست ندارد، و گفتهاند: باید در قشون امام به این شمار شیعه مخلص باشد تا بتواند با قشون خود حق خود را بخواهد، نه اینکه همین شماره برای خروج بس باشد
@sh_hosein