در آن دوران هم
همه ، یکسان نبودند
از میان صدها و هزاران مدعی
یک نفر میشد عمار، مالک، اویس قَرَن!!
حالا
در میان ميليونها مدعی سربازی امام عصر
ما نفر چندمیم!!؟
اول،دوم یا صدم و هزارم و یا زبانم لال.....!!؟
اصلاً
تاکنون به این مساله فکر کردهایم!؟
به فکر مالک و عمار شدن
برای امام زمان بودهایم!!؟
یا این که آن قدر
غرق دنیا و خودمان بودهایم که حتی
فرصت فکر کردن به آن را نداشتهایم!!
با این اوضاع و احوال،
خیالمان تخت که اگر
زمان امام علی«ع» و امام حسین«ع»هم بودیم،
هیچ خیر و خیراتی نبودیم و میشدیم
یکی از صدها هزاران شهروند عادی و معمولی!!
ای کاش
خیلی دیر نشده باشد و لااقل هنوز
سودای مالک و عمار و اویس شدن
برای امام عصر«ع»
در سر داشته باشیم!
نگران گذشته و زمان برباد رفته نباشیم
گاه،
برای حر بن یزید ریاحی شدن
حتی یک لحظه هم کافی است!!!
باید از همین امروز
نه، اصلاً از همین الان
عزم کرد و تصمیم گرفت و
کمر همت بست!!
خوبان و مقربان واصل
برای«آغاز» این مسیر بلند
تشرف و ادای احترام«صبحگاهی»
به ساحت فرمانده و امیر عصر «ع» را
بسیار سفارش و توصیه کردهاند:
سلام علی
#آل یاسین.......
پس از سالها قهر و غفلت
آن قدر باید
پشت درِ خانه کریمان
بست نشست و اصرار کرد
تا در را بگشایند
همین
✋
ســایۀ حـــق،بـر ســـر بنـــده بــود
عاقـــبت جـوینــــده، یابنـــــده بـــود
گفت پیغمبــــــر که چون کوبــی دری
عاقـــبت زان در بــرون آیــد ســــری
چـون نشـینی بر ســر کـــوی کســــی
عاقــبت بینـــی تـــو هم روی کســـی
چون ز چــاهی میکَنی هر روز خـاک
عـاقـــبت انــدر رســـی در آب پاک