🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 هق هق کنان کنار تو حیران نشسته ام پیکر شکسته ای تو و من دلشکسته ام خوردم زمین به کوچه بسی تا رسیده ام رحمی نما به من که چنین زار و خسته ام ای روح رفته از تنِ آزرده بازگرد بگشا نگاه، دیده به چشم تو بسته ام بگشا نگاه، من علی ام شیر خیبرم شیرم ولی ز بند مصیبت نرسته ام شیرم ولی به بند بلا گشته ام اسیر از دام درد و داغ تو آخر نجسته ام مشکل گشای عالمم اما به داغ تو خود ناتوان و خسته و از هم گسسته ام از فرط درد شسته ای از زندکی تودست لختی بمان ز صحبت تو دل نَشُسته ام سامان خانه ام تویی و وقت رفتنت بنگر چگونه زار کنارت نشسته ام 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃 🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲 https://eitaa.com/berangekoda ____🍃🌸🍃____