#ارسالی_ازکاربران
سلام رفیق
تمام اینهایی که گفتید، همه دست گرمیه، نمی خوام بگم خیلی ساده هست یا اهمیتی نداره! اتفاقا مواجهه باهاش خیلی هم سخته و خیلی هم اهمیت داره... اما حرفم اینه که اصل یه چیز دیگه هست.. از چیزی می خوام بگم که خودم تجربه اش کردم.
اصلا من چیکار دارم که مذهبی نما هستن یه عده یا واقعا مذهبی هستن، یا اینکه بر چه معیاری قضاوت می کنن افراد رو؛ خودم درست باشم و درست بودنو به بقیه نشون بدم، همه چی حله... مذهبی نما ها به درد خودشون می خورن، حتی اگر به زندگی ای هم برسن، وقتی که حقیقتی پشتش نیست، چه فایده ای داره...
به خودمم نگاه کنم، مطمئن باشم اگه به چیزی که می خواستم نرسیدم، اگه نمی تونم خانوادم را با خودم همراه کنم، اگه خدا حرف دلمو نمی شنوه و هزار تا اگه دیگه، حتما یه جا از کارم لنگ می زنه. من حتی اگر بدترین شرایط رو داشته باشم؛ مثلا برا ازدواج سن بالا، قیافیه معمولی، خانواده ای که همراه نیستن و .... ، اگه خوبی های خودم رو حواسم باشه، قطعا موقعیت خوب پیش میاد، از جایی که فکرش هم نمی کنم.
قضاوت ها و فکرای بقیه اثرگذاره، ولی من خودم وجود جداگونه ای هستم که همه چیز رو می تونم با خوبی هام، درست کنم..
اگه الان توی راه موندیم و ... حتما یه بخش عظیم مشکل از خودمونه ... بقیه آدما، فقط "بقیه" هستن، همین!!!
البته منظورم این نیست که فرهنگ سازی و... با خانواده ها انجام نشه و تلاش نشه برا اصلاح دیدگاه ها، اینا انجام بشه.. ولی اصل هم فراموش نشه؛ اصله نباشه اینها هم حل نمی شه، یا حل هم بشه به زندگی ای که واقعا زندگی باشه، ختم نمی شه
" تو یکبار به اخلاص بیا در بر ما/ گر کام تو برنیامد آنگه گله کن"
یه بنده خدایی هم بود که با در پیش گرفتن این رویه، به جایی رسید که فقط خودش بود و خداش... خدایی که وجودش رو حس می کرد... خدایی که واقعا بنده اش را به یه جا که فکرش رو نمی کرد، رسوند...
بعدا بیشتر بهتون می گم از حال این بنده خدا
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan