خاطرات جبهه 🌷❤️
يكبار در جبهه آقاي «فخر الدين حجازي» آمده بود براي سخنراني و روحيه دادن به رزمندگان. وسطهاي حرفاش به يكباره با صداي بلند گفت: «آي بسيجيها !» همه گوشها تيز شد كه چيميخواهد بگويد. ادامه داد: «الهي دستتان بشكند
عصباني شديم. ميدانستيم منظور ديگري دارد اما آخه چرا اين حرف رو زد؟
يك ليوان آب خورد و گفت: «گردن صدام رو
اينجا بود كه همه زدند زير خنده! 😂
🇮🇷لطفا به ما بپیوندید در:
#موج روشنگری❤️🌍
http://eitaa.com/moje_roshangariایتا