💯 مدارس دولتی و غیردولتی و عدالت آموزشی! پایان فصل مدارس برای بسیاری از خانواده‌ها مصادف است با زمان سرآمدن موعد اجاره خانه و شروع تلاش برای یافتن خانه‌ای مناسب با قیمتی متعادل یا تمدید قرارداد با حداقل افزایش اجاره‌بها که البته این امر نیز با افزایش سرسام‌آور اجاره‌ها سختی‌های خود را دارد. اما این ایام پایان سال تحصیلی برای بسیاری از خانواده‌ها صرفاً زمان یافتن مسکن و تعیین تکلیف اجاره خانه نیست و خیلی از آنها همزمان با این دغدغه مهم، درگیر یافتن مدرسه‌ای مناسب برای فرزندانشان هم هستند. در شرایطی که گرایش به سمت مدارس غیردولتی روندی افزایشی دارد، برخی از این خانواده‌ها با سطح درآمدهای مختلف مجبورند در کنار جست‌وجو برای منزل به فکر یافتن یک مدرسه غیردولتی با شهریه معقول و خدمات قابل قبول هم باشند. حال وقتی به صحبت‌های رئیس‌ سازمان مدارس و مراکز غیردولتی وزارت آموزش و پرورش درخصوص تعیین حداقل شهریه ثابت چهار میلیونی و حداکثر شهریه ۳۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تومانی برای مدارس غیردولتی در سال جدید توجه می‌کنیم و البته شهریه‌های ظاهراً اختیاری همچون کلاس‌های فوق برنامه، ایاب و ذهاب، لباس فرم و تغذیه و... را نیز به شهریه ثابت می‌افزاییم بیشتر سختی کار خانواده‌هایی که در کنار همه مخارج و مشکلات اقتصادی و از جمله افزایش هزینه اجاره مسکن و در شرایطی که بنا بر اعلام رئیس ‌مرکز پژوهش‌های مجلس، سهم هزینه‌های مسکن در سبد خانوارهای شهری ایران بین ۶۰ تا ۷۰ درصد برآورد می‌شود، باید هزینه چند ده میلیونی تحصیل فرزندشان را نیز تامین کنند درک می‌کنیم. ناگفته نماند که شهریه چهار میلیون تومانی برای یک مدرسه غیردولتی بیشتر به شوخی می‌ماند و بسیاری از مدارس غیردولتی شهریه‌های چند ده میلیونی دارند. سال‌هاست که تمایل خانواده‌ها برای تحصیل فرزندانشان در مدارس غیردولتی روندی افزایشی داشته است که دلایل مختلفی برای این موضوع می‌توان برشمرد. در کنار موضوع تبلیغات و القای این فکر که تضمین آینده تحصیلی در مدارس غیر‌دولتی ممکن است، متاسفانه طی سال‌های گذشته شاید تعمداً یا به علت کم‌توجهی دولت‌های مختلف به امر تجهیز و تقویت مدارس دولتی به صورت فراگیر و سراسری و تامین امکانات برابر آموزشی برای همه دانش‌آموزان در همه مناطق یا به عبارتی ناکافی بودن کارهای انجام شده و همچنین تراکم بالای دانش‌آموزان در مدارس دولتی، رضایت خانواده‌ها در بسیاری از مناطق نسبت به سطح آموزشی این مدارس کاهش پیدا کرده است. در این شرایط بسیاری از خانواده‌ها و حتی آنهایی که توان مالی بالایی ندارند به مدارس غیردولتی گرایش پیدا کرده‌اند. اینکه درخصوص کم‌توجهی به تقویت مدارس دولتی از احتمال تعمد دولت‌ها سخن گفته شد به این علت است که با توجه به هزینه بالای تامین سرانه دانش‌آموزی و تجهیز و تقویت مدارس دولتی، شاید برخی دولت‌ها بی‌تمایل نبوده‌اند که بار و هزینه این کار به دوش بخش خصوصی و به عبارتی مدارس غیردولتی گذاشته شود. این در شرایطی است که با توجه به اهمیت فوق‌العاده امر آموزش و پرورش و نقش این بخش در ساختن آینده کشور و تربیت نسل شایسته و توانمند، شاید بتوان گفت دولت‌ها جایی مهم‌تر از بخش آموزش و پرورش برای هزینه کردن و رسیدگی نداشته باشند و اینجا جای صرفه‌جویی و کم‌کاری نیست. هرچند هنوز هم تعداد دانش‌آموزان مدارس غیردولتی نسبت به کل جمعیت دانش‌آموزان کشور و محصلان مدارس دولتی نسبتا ‌اندک است اما می‌توان گفت که روند گسترش مدارس غیردولتی و افزایش تمایل خانواده‌ها به تحصیل فرزندانشان در این مدارس قابل کتمان نیست. با وجود اینکه به جرأت می‌توان گفت ساختار وسطح علمی و کیفیت کادرآموزشی بسیاری از مدارس دولتی اگر از برخی مدارس غیردولتیِ پرسروصدا بالاتر نباشد حداقل هم سطح با آنهاست اما مشکل آن است که این مدارس خوب دولتی در همه مناطق و در دسترس همه دانش‌آموزان نیست. از لحاظ امور تربیتی و پرورشی نیز متاسفانه با غلبه بیشتر بخش آموزش بر پرورش در مدارس غیردولتی و مورد قضاوت قرار گرفتن موفقیت این مدارس با معیار موفقیت صرفاً علمی، گرایش بسیاری از مسئولان این مدارس به بحث آموزش است تا پرورش، لذا شاید بسیاری از مدارس دولتی از این منظر وضعیت بهتری داشته باشند. مشکل دیگر این است که نگاه سود محور در مدارس غیر‌دولتی به شدت رو به رشد است. این مدارس که ابتدا قرار بود غیر انتفاعی باشند اکنون در فضای کم‌کاری دولت‌های مختلف درخصوص مدارس دولتی، نه صرفاً یک مرکز فرهنگی و آموزشی بلکه تبدیل به کسب‌وکاری جذاب و پرمنفعت شده‌اند تا جایی که در مواردی عده‌ای سرمایه‌گذار با قرار گرفتن در پشت پرده و استفاده ازمجوز تاسیس این مدارس که طبیعتاً در دسترس همه نیست و مثلاً فرهنگیان و بازنشستگان فرهنگی امکان گرفتن آن را دارند، به مدرسه داری به عنوان یک تجارت پر سود مثل هر تجارت دیگری نگاه می‌کنند. البته این به معنی نفی تلاش همه مؤس