خوابهای آشفته با فاکتورهایی به نام مردم (یادداشت
روز)
✍️
انقلاب اسلامی در حالی چهل و سومین سالگرد خود را جشن میگیرد که علیرغم تمامی سختیها و مشکلات این چهار دهه و برخلاف سیاهنماییها همچنان اکثریت قاطع مردم- به گواه واقعیتهای عینی و غیرقابل کتمان- حامی اصلی انقلاب در صحنههای حساس بودهاند. البته این حمایت مردمی که به اذعان کارشناسان بینالمللی در هیچیک از انقلابهای دنیا تاکنون سابقه نداشته و یقینا عامل مانایی نظام هم بوده، به مذاق دشمنان خارجی و داخلی انقلاب خوش نیامده و اینان در طول این سالها همواره تلاش کردهاند با انواع ترفندهای رسانهای، جادوگریهای هالیوودی و بیانیههای حزبی خواب آشفته خویش مبنی بر جدایی ملت از انقلاب را برای لحظاتی به رویایی واقعی بدل سازند؛ بر همین مبنا نیز روزگاری مدعی «خستگی مردم از جنگ و امام شدند»، روز دیگر ادعای «ختم انقلاب» را سر دادند، یکروز با نظرسازیهای جعلی و خودساخته مدعی شدند» 85 درصد مردم از حکومت ناراضیاند»، روزهایی که با دست رد ملت در انتخابات مواجه شدند مدعی «غیاب مردم در انتخابات شدند» و حالا هم به بهانه سالگرد انقلاب بیانیه صادر میکنند و مدعی میشوند که «بسیاری از مردم نسبت به اصل انقلاب دچار تردید شده و امیدشان به آینده بهتر کمتر شده است».
این خیالپردازیها که همواره به نام مردم فاکتور شده در حالی است که اگر فقط مروری گذرا بر چند نمونه از حضور تاریخی ملت ایران در صحنههای حمایت از انقلاب داشته باشیم خواهیم دید این ادعاهای واهی چقدر با واقعیت فاصله دارد.
نخستین صحنه همراهی مردم با انقلاب در همان 12 بهمن 57 و با وجود فشارهای رژیم طاغوت علیه ملت رقم خورد. در این روز به یادماندنی، حجم جمعیتی که برای استقبال از امام خمینی خود را به تهران و مسیر فرودگاه مهرآباد رساندند آنقدر انبوه بود که خبرگزاری یونایتدپرس تعداد مستقبلین از امام را در طول مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا 5 میلیون نفر تخمین زد. رادیو کلن تعداد جمعیت را 5 تا 6 میلیون نفر گزارش کرد. رادیو لندن مثل همیشه دوپهلو سخن پراکند و در حالی که در گزارش خود تأکید میکرد در تاریخ ایران چنین استقبالی بیسابقه بوده است تعداد شرکتکنندگان در مراسم را دو میلیون برآورد کرد! (البته در برنامه دیگرش 6 میلیون گفت) نکته بدیع این استقبال که از دید خبرنگاران خارجی نیز دور نماند، این بود که در این مراسم، از پلیس و نیروهای انتظامی خبری نبود و مردم با رشد اجتماعی و بلوغ سیاسی خود توانستند بزرگترین استقبال قرن را به تعبیر اغلب خبرگزاریها بدون هیچ تلفاتی اداره کنند.
صحنه دیگر حمایت عظیم مردم از انقلاب در مراسم وداع با امام راحل و در شرایطی رقم خورد که رسانههای غربی و منافقین داخلی براساس همان توهمات خیالی گمان میکردند ملت ایران پس از گذشت 11سال از انقلاب و سختیهای دوره جنگ از شرایط کشور خسته شده و دیگر دل در گرو امام و انقلاب ندارند. اما به محض اینکه خبر ارتحال امام عزیز در کشور پخش شد انبوه جمعیت از اقصی نقاط مختلف ایران به سمت تهران سرازیر شدند تا حدی که به گزارش همان رسانههای معاند از جمله رادیوصدای آمریکا «جمعیت چند میلیونی راهی پایتخت شده بود تا مردی که آنها را در انقلاب اسلامی رهبری کرده بود تا آرامگاه ابدیش همراهی کنند». به گفته همین رسانه «مراسم تشییع پیکر (امام)خمینی 10 ساعت طول کشید و عزاداران نوحهخوان که شمارشان دستکم چند میلیون(تا 10میلیون نفر) تخمین زده میشد همه راههایی را که به گورستان در فاصله 35 کیلومتری منتهی میشد بسته بودند و پیکر امام سرانجام با هلیکوپتر به آنجا رفت».
ملت ایران پس از امام نیز همواره در برهههای حساس به صحنه آمدند و با لبیک به ندای رهبری و خلق حماسههایی همچون 23 تیر 78 و 9 دی 88 علاوه بر اینکه فتنهگران مدعی اصلاحطلبی را که با تدارک وسیع بیگانگان بهدنبال براندازی نظام بودند را به حاشیه راندند صحنههای کمنظیری از پشتیبانی خویش از انقلاب و رهبری را هم به تصویر کشیدند. اما جدیدترین نمونه بینظیر حمایت مردم از انقلاب در مراسم تشییع سردار جبهه مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی در دیماه 98 رخ داد. دهها میلیون ایرانی در شهرهای مختلف کشور همچون اهواز، مشهد، قم، تهران، کرمان و حتی شهرهایی مثل تبریز که پیکر این شهید به آنجا نرفت به خیابانها آمدند و با پاسداشت مقام شهید سلیمانی که نمونه عملی و تربیت شده فرهنگ امام و انقلاب بود قولا و عملاً با آرمانهای نظام اسلامی تجدید پیمان کردند. جمعیت متراکم مردم فقط در تهران به حدی عظیم بود که حیرت تمامی خبرنگاران رسانههای خارجی را برانگیخت؛ خبرنگار نیویورکتایمز در همین رابطه نوشت: «من همیشه راهپیماییهای چندهزار نفره در ایران را شاهد بوده و آنها را پوشش خبری دادهام. اما هیچگاه اینگونه نبوده است. اکنون میلیونی آمدهاند. آنها همه به میل خود آمدهاند. در طو