ولی تو مسائل کلی با صلابت بودن از اصول دست نمیکشیدن! یک زن از قوم قریش دزدی کرد هر چقدر بزرگان و فامیلش وساطت کردن پیامبر نپذیرفت که مجازات نشه! عقیل برادر امام علی (ع) صحنه سازی کرد چند روز به بچه هاش گرسنگی داد به طوری که از شدت گرسنگی کالعظلم مانند نیل شده بودن بعد حضرت علی رو دعوت کرد و گفت که ببین من‌چقدر اوضاعم بده بهم کمک کن حضرت فرمودن که از حقوق شخصی خودم کمکت میکنم ولی عقیل گفت که مگه حقوق تو چقدره از بیت المال بده امام دستور میدن آهنی را داغ و قرمز کنند و جلوی عقیل که کور بود بزارن و میفرمایند ای برادر عقیل خیال میکنه کیسه پوله دستشو دراز میکنه و میسوزه و ناله میکنه حضرت میفرمایند که: عقیل! داغدیدگان به عذایت بنشینند آیا از آهنی که یک انسان از روی بازی و شوخی داغ نموده فریاد میکنی و مرا به سوی آتشی میکشی که خداوند جبار از روی خشم‌خود ان را برافروخته؟! نهج البلاغه خطبه ۲۲۴📚