📖 تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ حکمت بلاها 🍃فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ🍃 (انعام: ۴۲) 🍂آنها را با شدّت و رنج و ناراحتی مواجه ساختیم؛ شاید (بیدار شوند و در برابر حق،) خضوع کنند و تسلیم گردند!🍂 ✅ یک دلیل در برابر صد دلیل! ✍ رضاخان خبیث نخست وزیر زندیقی داشت که مثل خود پهلوی مغرور بود. او می‌گفت: «من یک صد دلیل دارم که خدا نیست.» او به قدری بی‌حیا بود که خلقت خود را فراموش کرده بود. او فراموش کرده بود که صد سال قبل نبوده و صد سال بعد هم نیست و نباید این چند روزه عمر او را مغرور کند. مدتی بعد، او رشوه کلانی گرفت و گندم را از مملکت خارج کرد و کارهای خلاف دیگری نیز مرتکب شد. بالاخره کوس رسوایی او به صدا درآمد و وی را به زندان انداختند. راوی می‌گوید: «من در زندان «قزل قلعه» به دیدارش رفتم. » چشمم به آن بیچاره افتاد، دیدم خیلی شکسته شده است. حالش را پرسیدم و گفتم: «زمانی پیش، تو ادعا می‌کردی که صد دلیل می‌توانی بیاوری تا ثابت کنی خدا نیست. حالا چند تا از آن دلایل را برایم بازگو کن. » او یک دفعه زد زیر گریه و گفت: «دلیلی پیدا شد که تمام آن صد دلیل را باطل کرد. آن دلیل سرنوشت من بدبخت است که تا دیروز در اوج قدرت و افتخار بودم و امروز در حَضیضِ ذِلَّت هستم. حالا فهمیده‌ام خدایی هست که انسان را زیر و رو می‌کند. » 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ما را به دوستان خود معرفی کنید. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸