﷽ رُوِيَ عَنِ‏ الصَّادِقِ ‏عَلَيْهِ السَّلامُ قَالَ: «أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلٌ صَدُوقٌ فِي حَدِيثِهِ مُحَافِظٌ عَلَى صَلَوَاتِهِ وَ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ مَعَ أَدَائِهِ الْأَمَانَةِ» ترجمه: محبوب ترین بندگان نزد خداوند عزّوجلّ کسی است که مقیّد است در گفتارش راست بگوید و در ارتباط با عبادت هایش مقیّد به نمازهایش باشد . هم چنین او بر آن چه که خداوند به آن فرمان داد و واجب کرده است، محافظت می کند و مقیّد است که در رابطۀ با مخلوق حقوق آن ها را رعایت کند و امانت را ادا نماید. شرح: روایت از امام صادق صلوات الله علیه منقول است که حضرت فرمودند: محبوب ترین بندگان خداوند، در نزد خداوند، کسی است که دارای این خصوصیّات است. چهار خصوصیّت را حضرت، در این روایت می فرمایند. حالابه حسب ظاهر، من تعبیرم این است: من این را گفتم مکرر که، این روایاتی را که صادر می شود از ائمّه (ع)، در موقعیت هایی بوده که متناسب با شنوندشان، صحبت می کردند. این را خوب دقّت کنید نمی خواستند بگویند که منحصراً این است، آنچه را که به درد او می خورده است را می گفتند. این را خوب توجّه کنید چون ما روایات زیاد داریم،« أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ تَعالی»؛ چه، چه،چه؛ یک عارف مسلک بوده، برایش می رفتند آن بالاها، به قول من، که می دانستند سطحش بالاست. این متناسب با آن افرادی بوده که گوش می کردند، می خواستند به آن ها تذکّر بدهند. توجّه کنید! چون ما روایات زیاد داریم در باب همین تعبیر«أَحَبُّ‏ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ تَعالی»؛ که یکی اش این است.چهار تا خصوصیّت را حضرت، در این روایت می فرمایند:اول: «رَجُلٌ صَدُوقٌ فِي حَدِيثِهِ»؛ شخصی را که در گفتارش مقیّد است که راست بگوید. حالا من تعبیر می کنم. ندارد: «صَادِقٌ فِي حَدِيثِهِ»؛ فرق است بین صادق و صدوق. و آن است که این، مقیّد است به اینکه هیچ وقت از او دروغ صادرنشود؛ توجّه کنید! این را می گویند صدوق. مقیّد است به اینکه هیچ گاه برخلاف واقع، حرفی نزند. «رَجُلٌ صَدُوقٌ فِي حَدِيثِهِ»؛ اوّل این است.دوّم:«مُحَافِظٌ عَلَى صَلَوَاتِهِ»؛ در ارتباط با عباداتش، مقیّد نسبت به نمازش هست. «حافِظٌ عَلی صَلَوَاتِهِ» نسبت به نمازهایش مقیّد است. تقیّد که ابتداش، مسئلۀ به قول ما که اهمّ امور در نماز است، وقت نماز است. هیچ گاه نماز او قضا نمی شود. نگاه کنید، شد؟! «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى»2؛ این آیه شریفه است، توجّه کنید، این، خوب دقّت کنید. این ها همه حساب شده .است فرمایشات ایشان. این «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى»؛ نه خود نماز، وقتش را چه کار کن؟ این را محافظت کن در وقتش، این را چه بسا فضیلتش انجام بدهید. دوّم، نسبت به نماز، خیلی مقیّد است. بعد دارد: «وَ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ»؛ در بین تمام واجبات، نماز را کشید وسط، آورده جلو، بقیّه را یک جایش کرد حضرت. و آن چرا که خدا بر او واجب کرده است؛ واجباتش را؛ یعنی«حافِظٌ»؛ نسبت به تمام اموری که واجب است برایش. امّا نماز را چی؟ جدا اوّل آورد، حضرت فرمود. نماز هم واجب است، روزه هم واجب است، مگر نیستند، واجبات ما زیاد داریم، درست؟ آن یکی را جداش کرد. بعد می فرماید: « وَ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ » و آن چرا که خدا بر او واجب کرده است، مقیّد است واجبی از او چیه ترک نشود و فوت نشود. این هم سوّمی اش.