تماشای تو در آئینه گفت: اهل نبردی، عشق! بهاران می‌کنی حال جنون را گر چه زردی، عشق! دل و دلداه و دلدار و دلبر خوب می‌فهمد شبیه عکس بارانی و گاهی شکل مردی، عشق! میان بزم عاشق‌های مجنون خوش درخشیدی فضای قلب ما را با غزل آغشته کردی، عشق! پلی تا سمت رویاها کشیدی با دلِ مجنون غزال تیزپای خنده‌هایِ دوره‌گردی، عشق نگاهِ خیسِ باران گرمِ آوای غزل‌هایت لبت سیبِ حوایِ سرخ، اگر چه سردِ سردی، عشق! نسیم شانه‌ی نمناک شالی‌زارِ بی‌تابی تو را من می‌شناسم نو بهاری گر چه زردی، عشق! (بی‌تاب) 🍀 👳 @mollanasreddin 👳