📚 جواب نوجوان ابن سینا روزی به سببی در کنار نانوایی ایستاده بود. تازه جوانی داخل دکان شد و از کسی که مسئول تافتن تنور(گرم کردن تنور) بود آتش طلبید. آن کس به تمسخر گفت: تو که ظرفی نیاورده‌ای دامنت را بگیر تا آتش در آن بریزم تازه جوان گفت: چرا دامنم را بگیرم! بی درنگ مشتی خاکستر بر کف دست خود افکند و گفت: خانه نزدیک است آتش را در دستم بریز ابن سینا که شاهد چاره گری طفلانه نوجوان بود، از هوشمندی او در شگفت ماند، و بی‌اختیار آهسته بر زبان راند که: چه استعدادهای پرمایه‌ای! که ناشناخته می‌ماند و نشکفته، تباه می‌شود جوان شنید و جواب داد: اگر استعدادهایی چون من و صدها مانند من تباه و پژمرده نگردد کسانی چون تو و امثال تو به دانش و فضل شهره زمان نمی‌شود! 👳 @mollanasreddin 👳