📚 جواب نوجوان
ابن سینا روزی
به سببی در کنار نانوایی ایستاده بود.
تازه جوانی داخل دکان شد
و از کسی که
مسئول تافتن تنور(گرم کردن تنور) بود
آتش طلبید.
آن کس به تمسخر
گفت:
تو که ظرفی نیاوردهای
دامنت را بگیر
تا آتش در آن بریزم
تازه جوان گفت:
چرا
دامنم را بگیرم!
بی درنگ
مشتی خاکستر
بر کف دست خود افکند
و گفت:
خانه نزدیک است
آتش را در دستم بریز
ابن سینا که
شاهد چاره گری طفلانه نوجوان بود،
از هوشمندی او در شگفت ماند،
و بیاختیار آهسته بر زبان راند که:
چه استعدادهای پرمایهای!
که ناشناخته میماند
و نشکفته، تباه میشود
جوان شنید
و جواب داد:
اگر
استعدادهایی چون من
و صدها مانند من
تباه و پژمرده نگردد
کسانی چون تو و امثال تو
به دانش و فضل شهره زمان نمیشود!
👳
@mollanasreddin 👳