( چادر مادر )
🌹🌾🌾🌹🌾🌾🌹🌾🌾🌹🌾🌾
چادرِ مادر ، نشان از جلوه ی اسرار بود
با وجودِ نازنینش ، ساطع انوار بود
بر سرش تاجِ سری بود و حریمِ جان او
عفّتِ اندیشه اش ، پابندِ آن افکار بود
پوششِ والایِ او سدّی ز هر نامحرمی
یادگارِ مادرِ مظلومه و غمخوار بود
رحمتِ حق باد بر روح و روانِ مادران
جنّت حق اجرشان در محضرِ دادار بود
من چه گویم از صفایِ پاکشان در روزگار
مهر و احساس و وفاشان یادگارِ یار بود
کاش می چیدم نخی از چادرِ روی سرش
تا هماره مانعی ، از شعله هایِ نار بود
بوسه هایم را نثارش میکنم با صد دعا
آنکه با رفتار پاکش جلوه ی ایثار بود
لطفِ حق همراه و یارش باد در موت و حیات
آنکه با حجب و حیایش از گنه بیزار بود
زنده و جاوید بادا یادشان با صد درود
آنکه شب تا صبح بهر کودکش بیدار بود
ای درود بیکران بر مادران با حیا
ای فدای چادرت مادر ، که نور یار بود
روز محشر میزند فریاد و محشر میکند
چادر مادر که نور حضرت دادار بود
چادر زهرا نیفتاد از سرش در پشت در
زیر دندان تکه های چادرش بسیار بود
🌹🌾🌾🌹🌾🌾🌹🌾🌾🌹🌾🌾
۲۲ / ۸ / ۱۴۰۳ محمد صادق ربانی
👳
@mollanasreddin 👳