🔰 🍃ابراهیم از جبهه برای دیدن فرزند تازه به دنیا آمده‌اش به شهرضا رسیده بود با اینکه دیر وقت بود، 🍃نیمه شب با صدای گریه و تضرع او از خواب بیدار شدم و دیدم داره نماز شب می‌خونه صبح همان شب، وقتی که ابراهیم قصد بازگشت به جبهه را داشت، به او گفتم یک مقدار بمان و خستگی‌ات را رفع کن پاسخ داد مادرجان ما تا به حال در خواب‌های سنگین غوطه‌ور بودیم، 🍃اما حالا دیگر وقت بیداری است ما هیچ وقت نمی‌توانیم فقط به راحتی و استراحت خودمان فکر کنیم اگر به این چیزها فکر کنیم دیگر نمی‌توانیم مزه‌ی بیداری را بچشیم من خواب و استراحت دنیا را با تمام زرق و برقش به دنیادارها میبخشم مادر، این دنیا تنگ است و جای من نیست. 🌷شهید محمدابراهیم ‌همت🌷 ‌••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※•• @momahedin