روز دوازدهم روز ورود اهل بیت (ع) با حالت اسارت به کوفه است . در این روز ابن زیاد فرمان داد که احدى حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید، و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازار موکل گردانید، سپس فرمان داد سرهایى را که در کوفه بود برگردانند و در پیش روى اهل بیت (ع) حرکت دهند، و با هم وارد شهر کرده در کوى و بازار بگردانند. مردم با دیدن حالت زار ذریه پیامبر (ص) و سرهاى بر نیزه و بانوان و مخدرات در هودج‌هاى بدون پوشش، صدا به گریه بلند نمودند.  زینب کبرى، ام‌کلثوم، فاطمه بنت‌الحسین و امام زین‌العابدین (ع) به ترتیب با جگرهاى سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند، که عده‌اى از لشکر با دیدن این اوضاع از کرده خود پشیمان شدند، اما هنگامى که خیلى دیر شده بود سپس، اهل بيت امام حسين بن علي صلوات الله عليهما را به قصر ابن زياد بردند، و زينب خواهر امام حسين عليه السلام در ميان آنان بود كه بصورت ناشناس و در حالي كه لباسهاي كهنه اي در بر داشت، وارد مجلس شد و در گوشه اي از قصر نشست و كنيزان گرد او جمع شدند این ملعون جلوی چشم اسرا و مردم با چوب‌دستی به سر مبارک می‌زد و خود را پیروز میدان قلمداد می‌کرد و کشته شدن امام حسین (علیه السلام) را خواست خدا قلمداد می‌نمود. ولی با جواب‌های که از جانب خانم زینب و امام سجاد (علیهما السلام)  می‌شنید بیشتر رسوا می‌شد. نقل شده که اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ را سه روز پشت دروازه‌های دمشق نگه داشتند تا شهر را آذین‌بندی کنند و آماده برای جشن و شادی نمایند. در بیشتر منابع نقل شده که روز اول صفر سر امام حسین ـ علیه‌السلام ـ را همراه کاروان اسرا وارد دمشق کردند